نوشته شده توسط : جعفر

 

همه طراحان وب همیشه به دنبال جذاب کردن سایت‌شان برای یوزر ها هستند اما این جذابیت اصلا کار ساده‌ای نیست. آنها باید بتوانند طیف گسترده‌ای از سلایق را با طرح خود جذب کنند تنها در عرض چند ثانیه...

طراحی گرافیک سایتاگر شما هم طراح وب باشید، مطمئناً وقتی به سراغ طراحی سایت جدیدی می روید مهمترین نکته برایتان جذاب بودن آن طرح است. برای کاربر مهم نیست شما از چه برنامه یا برنامه هایی استفاده کرده‌اید، برای او فقط جذابیت و زیبا بودن سایت مهم است. اینکه کاربر احساس خوبی موقع کار کردن با سایت داشته باشد وظیفه شما است و تفاوت طراحان وب در اینجا معلوم می‌شود. برای اینکه بدانید این کار چندان هم ساده نیست کافی است بدانید برای جذب کردن کاربر به دیزاین سایت در نخستین ورودش، شما فقط 2.6 ثانیه فرصت دارید! www.ParsCms.com

طبق نتایج تحقیقات محققین دانشگاه علوم و تحقیقات Missouri ثابت شد مدت زمان 2.6 ثانیه وقت وجود دارد تا المان‌های استفاده شده در سایت کاربر را جذب کند، این یعنی سایتی که شاید شما چندین ساعت برای طراحی آن وقت گذاشته باشید اگر نتواند در 2.6 ثانیه کاربر را جذب کند دیگر آن تاثیر دلخواه شما را روی کاربر نخواهد داشت.

Hong Sheng، استادیار دانشکده‌ی تجارت و تکنولوژی اطلاعات دانشگاه علوم و تحقیقات Missouri، می‌گوید :

«همگی می‌دانیم که جلب نظر بازدیدکنندگان در همان ابتدای ورودشان به سایت امری است مهم و چنانچه اکثر افراد از اینترنت جهت کسب اطلاعات استفاده می‌کنند، بنابراین اولین احساسی که یک کاربر نسبت به یک سایت دارد می‌تواند تعیین کننده این امر باشد که آیا کاربر تصویر مطلوبی از آن سازمان را در ذهن خود پرورانده است یا خیر. »

سایتی که شاید شما چندین ساعت برای طراحی آن وقت گذاشته باشید اگر نتواند در 2.6 ثانیه کاربر را جذب کند دیگر آن تاثیر دلخواه را روی کاربر نخواهد داشت.

خانم Hong Sheng به همراه همکار خود خانم Sirjana Dahal (فارغ التحصیل دانشگاه Missouri ) به دنبال این بودند که ببیند کاربران اینترنتی بعد از ورود به سایت های جدید، قبل از توجه به محتوای صفحه، چه مدت زمانی مشغول تماشای المان های گرافیکی سایت مانند لوگو، آیکن های شبکه های اجتماعی، منو ها و دیگر المان های گرافیکی سایت هستند. به همین جهت با نصب تعدادی دوربین (که با اشعه فروسرخ کار می کرد) بر روی صفحه نمایش کامپیوترهای مدارس و یک نرم افزار بررسی کننده حرکات چشم توانستند اطلاعات مفیدی را هنگام بازدید دانش‌آموزان از سایت‌های مختلف و نحوه حرکت چشم آن‌ها هنگام تماشای صفحات مختلف وب سایت به دست آورند.

این 2 نفر سپس به تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده پرداخته و بدین ترتیب توانستند مدت زمانی که هر دانش‌آموز صرف تماشای المان‌های گرافیکی هر سایت می‌کرده را محاسبه کنند. در این تحقیق آن‌ها وب سایت‌های مدارس حقوقی را مورد بررسی قرار دادند. نتیجه تحقیقات نشان داد که بخش های زیر بیشتر از سایر بخش ها مورد توجه دانشآموزان قرار گرفته و آنها زمان بیشتری را برای تماشای این بخش ها صرف کرده‌اند.

این بخش‌ها به ترتیب زیر می‌باشند:

1- لوگو: در کل زمانی که دانش‌آموزان در حال مشاهده هر سایت بودند حدودا 6.48 ثانیه در حال تماشای لوگوی سایت بودند.

2- منوی اصلی: منوی اصلی وب سایت هم مانند لوگو جزو بخش‌های مهم سایت بوده است به طوری که دانش‌آموزان این‌بار هم زمانی در حدود 6.44 ثانیه از زمان حضور خود در سایت را مشغول مشاهده منوی اصلی بوده اند.

3- باکس جستجو: این باکس هم که معمولا در همان بالای صفحه قرار داشته در حدود 6 ثانیه در هر بازدید چشم بازدید کننده را به خود مشغول کرده.

4- شبکه‌های اجتماعی: لینک هایی که به شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر داده شده اند به لحاظ گرافیکی و جذاب بودن باز هم از طرف چشم‌های کاربران مورد استقبال قرار گرفته اند.

5- عکس اصلی وب سایت: در همه سایت‌ها یک عکس اصلی وجود دارد که به یکی از دلایل محل قرار‌گیری و یا گرافیک خود عکس می‌توان آن‌را عکس اصلی صفحه دانست. مشاهده این عکس هم به تنهایی بیشتر از 5 ثانیه از وقت بازدید کنندگان را گرفته است.

6- محتوای متنی: محتوای متنی سایت در دید اول 5.59 ثانیه از وقت کاربر را گرفته است. (برای اینکه شبهه‌ای برای شما پیش نیاید باید این نکته را توضیح داد که این زمان 5.59 ثانیه‌ای فقط در زمان مشاهده کلی وب سایت بوده است، مطمئنا کاربران زمان خیلی بیشتری صرف خواندن متن های سایت شما خواهند کرد، ما در اینجا در مورد مشاهده کلی وب سایت‌تان صحبت می‌کنیم)

7- فوتر: در نهایت هم قسمت فوتر سایت مورد توجه این دانش‌آموزان قرار گرفته که حدود 2 ثانیه از وقت کاربران را به خود اختصاص داده.

Sheng همچنین از قول دانش‌آموزانی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند اضافه کرده است که کاربران علاقه بیشتری به لینک‌ها و باکس‌های مربوط به شبکه های اجتماعی داشته‌اند. او همچنین اضافه کرده است که استفاده از رنگ های دلپذیر در سایت تاثیر بهتری بر روی کاربران خواهد داشت.

کار طراحی وب نیز مانند هر شغل دیگری سختی‌های خاص خودش را دارد، شما باید در طراحی‌تان به این نکته توجه داشته باشید که طرح شما قرار است با چندین هزار کاربر با سلایق مختلف ارتباط برقرار کند. پس همیشه به فکر جذب حداکثری باشید اما یادتان نرود که فرصت شما محدود است. چیزی در حدود 2.6 ثانیه...

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت فروشگاهی
  3. طراحی سایت شرکتی
  4. طراحی سایت فروشگاهی
  5. طراحی سایت شرکتی
  6. طراحی سایت فروشگاهی


:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

طراحی سایت شرکتی (EDU) /

 

 در سئو خارجی بک لینک سازی یکی از مهمترین مراحل برای ارتقا رتبه وبسایت شماست اما این کار باید اصولی انجام شود در غیر این صورت وبسایت شما جریمه خواهد شد. بک لینک سازی در وبسایت های آموزشی با پسوند EDU یکی از مهمترین و بهترین راه های بک لینک سازی است. 

در زیر لیست برخی از وبسایت ها با پسوند EDU را می بینید که شما نیز می توانید با پروفایل سازی در این سایت ها و بک لینک به سایت خود به سئو سایتتان کمک کنید. موفق باشید. 

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت شرکتی
  3. طراحی سایت شرکتی
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت شرکتی
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت شرکتی
  8. طراحی سایت شرکتی
  9. طراحی سایت شرکتی
  10. طراحی سایت شرکتی
  11. طراحی سایت شرکتی
  12. طراحی سایت شرکتی
  13. طراحی سایت شرکتی
  14. طراحی سایت شرکتی
  15. طراحی سایت شرکتی
  16. طراحی سایت شرکتی
  17. طراحی سایت شرکتی
  18. طراحی سایت شرکتی
  19. طراحی سایت شرکتی
  20. طراحی سایت شرکتی
  21. طراحی سایت شرکتی
  22. طراحی سایت شرکتی
  23. طراحی سایت شرکتی
  24. طراحی سایت شرکتی


:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

مدیریت برند یک فرآیند بلند مدت برای ارتقای سطح رضایت مشتریان از عملکرد شرکت شماست تا از این طریق در رقابت با دیگر رقبایتان بتوانید سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهید. در جهان امروز مصرف کنندگان به سرعت در حال تغییر رفتار هستند و گاها در کسری از ثانبه برای خرید از شرکتی خاص تصمیم می گیرند. بنابراین مدیریت برند به شما کمک می کند که همواره برند شما در انظار عموم قرار بگیرد و از این طریق یک برداشت مثبت در ذهن مخاطبان  ایجاد شود. از نظر روانی مدیریت برند به اندازه افزایش کیفیت محصولات و خدمات شما در میزان فروش نهایی تاثیر دارد.

شاید این موضوع کمی احمقانه به نظر برسد که تبلیغات تعیین کننده نیاز بشر باشد. اما این حماقت امروز به اوج خود رسیده است و همگان را با خود درگیر می کند. شاید درآینده ای نزدیک مکانیزم های خرید و فروش در بازار ما تغییر کند و نیاز به چنین حجم انبوهی از تبلیغات نیز از بین برود. اما تا اطلاع ثانوی در بر همین پاشنه می چرخد و شما برای بقا در بازار باید برند خود را محافظت و مدیریت کنید.

اهمیت دیدگاه ها

مسئله نظر و دیدگاه مشتریان مهمترین بخش از فرآیند مدیریت برند به حساب می آید. بیش از ۸۹ درصد از مصرف کنندگان نهایی به دیدگاههای درج شده در فضای اینترنت نسبت به محصولی خاص اعتماد می کنند. بر اساس نظر سنجی ها ۸۰ درصد از مصرف کنندگان با دیدن تنها یک دیدگاه منفی از خرید کالایی خاص صرف نظر کرده اند. بنابراین یک دیدگاه بد که فراگیر شده باشد می تواند کل برند شما را بامخاطرات جدی روبرو کند. این یک موضوع سنتی و تاریخی است که امروز به عنوان تبلیغات دهان به دهان در بازاریابی شناخته می شود. اگر یک دیدگاه مثبت در میان مردم درباره کالای شما رواج پیدا کند شما دیگر نیاز به هیچ تبلیغاتی ندارید بلکه همه جامعه در مورد شما درحال تبلیغ هستند و اگر این دیدگاه منفی باشد شما باید سریعا نسبت به اصلاح این دیدگاه واکنش نشان دهید و آن را با درایت تغییر دهید.

 

 

مدیریت برند

تصویر ذهنی همه چیز است

برند بد به معنی تصویر بسیار نا مناسب در ذهن مشتری که فروش شما را کاهش می دهد. همان طور که گفتم متاسفانه کیفیت و ارزش واقعی محصول شما در زیر فشار اطلاعات گمراه کننده مطبوعات، رسانه ها و تبلیغات سرسام آور ممکن است هیچ گاه دیده نشود. اگر زمانی رسانه های نقش شفاف سازی را برای مردم ایفا می کردند امروز به ابزاری برای گمراه سازی و هدایت جامعه به سمت صاحبان سرمایه قدرتمند تبدیل شده است. با این حال اگر هنوز در رقابت تبلیغات برند حضور دارید بهتر است در سال جاری بر روی کانال های متفاوتی از تبلیغات سرمایه گذاری کنید. این موضوع یک امر تخصصی است و در نتیجه یک کارشناس تبلیغات دیجیتال و متخصص سئو می تواند شما را در این مسیر راهنمایی کند.

مسیر های مانند تبلیغات درگوگل، ارتقای سئو سایت برای بیشتر دیده شدن در موتورهای جست و جو، تبلیغات بنری در سایت های معتبر، استفاده از ویدئو مارکتینک و حضور فعال در شبکه های اجتماعی، استفاده از تبلیغات در رسانه های دیجیتال، کانال های تلگرام و … از جمله مواردی است که در یک برنامه منسجم باید با یک استراتژی دقیق زمان بندی شده مورد استفاده شما قرار گیرد تا از این طریق بتوانید یک برند معتبر در حیطه کسب و کارتان ایجاد کنید.

مصرف کنندگان به مصرف کنندگان اعتماد می کنند نه به کسب و کارها

همه چیز در برند سازی از رضایت مشتریان شروع می شود و به همین جا نیز ختم خواهد شد. اگر می خواهید مشتری جدید از شما و محصول و برندتان تصویر مثبت داشته باشد رضایت مشتریان سابق را در نظر بگیرید. وقتی شما یک برند تازه وارد هستید و هنوز در میان عموم مردم شناخته نشده اید باید سعی کنید اولین دیدگاه هایی که در مورد شما شکل می گیرند همگی مثبت و پر انرژی باشند. رتبه بندی های شما در میان مشتریان به مرور زمان شما را یک برند معتبر در ذهن آنها جا می اندازد. همان طور که گفتم مصرف کنندگان بیشتر به مشتریان سابق شما نگاه می کنند و در نتیجه دیدگاه های آنلاین می تواند به شدت در نگاه مشتری تاثیر مثبت یا منفی بر جای بگذارد. بنابراین رضایت مشتری همیشه در اولویت است.

بازار آنلاین مهمترین رکن در مدیریت برند

در ده سال گذشته سرعت تغییر و تحولات به حدی زیاد بوده است که برای بسیاری هنوز این موضوع قابل هضم نبوده است. گسترش گوشی های هوشمند و اینترنت همراه یک انقلاب در نوع کسب و کارها نیز ایجاد کرده است و در نتیجه کاملا مشخص است که در چند سال آینده بدون حضور در بازار آنلاین هیچ کسب و کاری نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. بنابراین با طراحی سایت حرفه ای و حضور فعال در شبکه های اجتماعی سعی کنید تبلیغات موثری برای مدیریت برند خود انجام دهید.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 242
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

افزایش بازدید وب سایت یکی از مسائل مهم برای هر فرد و یا شرکتی است که وب سایت معتبر دارد ،در این مقاله قصد داریم شما را با نکاتی آشنا کنیم که توجه به آنها باعت افزایش بازدید کاربران از وبسایت شما شده و در نتیجه کاربران وفاداری را برای شما به ارمغان می آورد، با ما همراه باشید.

 

1- بپرسید !
از کاربران خود در مورد مطالب مختلف سوال بپرسید و از آنها نظراتشان را بخواهید . مطمئن باشید که این روش تاثیر گذار خواهد بود و میتواند کاربران را برای بازگشت به وبسایت شما و پرسیدن نظر دیگر دوستانشان درباره آن موضوع ترغیب کند.

2- اشتراک گذاری
همه چیز میتواند به اشتراک گذاشته شود ! مطالب ، نظرات ، ایده ها ، محصولات و . . . اکثر وبسایت های بزرگ برای پیشرفت خود ، از شبکه های اجتماعی استفاده کرده اند و برای آن استراتژی دارند . همچنین ، تاثیر شبکه های اجتماعی بر سئو نیز امری غیر قابل انکار است.

3- ساخت ویدئو
مطالبی که نیاز به توضیحات زیادی دارند و میتوانند کاربران را خسته کنند را در قالب یک ویدئو به همراه آموزش inter active و یا با استفاده از اسلاید ها برای سایت خود آماده کنید.مطمئن باشید که تاثیر گذار است و کاربران را به وبسایت شما باز میگرداند !

4- کتاب الکترونیکی
خیلی از سایت های بزرگ برای خود کتاب های الکترونیکی زیبایی درست میکنند و به رایگان در اختیار کاربران قرار میدهند . این کتاب ها با سرعت نور در اینترنت منتشر میشوند و نام آن وبسایت را به گوش افرادی که هنوز به آن سر نزده اند ، میرساند.

5- خبرنامه راه اندازی کنید
اگر فکر میکنید که میتوانید وبسایت خود را همچنان پا برجا نگه دارید ، خبرنامه راه اندازی کنید و برای کاربران خود ، مطالب جدیدتان را ارسال کنید تا کاربران به وبسایت شما سر بزنند و در وبگردی های روزانه ، شما را فراموش نکنند.

6– پادکست درست کنید
پادکست ، ابزار خوبی برای کسب بازدید فراوان است . اما نه هر پادکستی ! مطالبی را که به نظرتان میشود در قالب یک فایل متنی ارسال شود ، نیازی نیست حتما به عنوان یک پادکست در بیاید . در انتخاب محتوای پادکست ها دقت کنید و با وسواس آن ها را ویرایش و درست کنید تا کاربران متوجه حرفه ای بودن شما بشوند.

7- نوشتن نظرات بیشتر
نوشتن نظرات بیشتر در سایت ها و وبلاگ های دیگر ، میتواند ۲ چیز برای شما به ارمغان بیاورد : ۱- اولا این که ، به وبسایت شما بک لینک بیشتری داده میشود (مشکلی نیست که nofollow باشند) ۲ - وبلاگ نویس ها و مدیران سایت ها به کاربرانی که نظرات بیشتری میدهند توجه می کنند و به وبسایت آنها مراجعه میکنند.

8- نظرات بهتری بگذارید
در پیروی از مورد بالا، لطفا نظراتی که در وبسایت ها میگذارید کمی بهتر باشند و سعی کنید برای آنها کمی فکر کنید و سپس دکمه ارسال نظر را بزنید ! زیرا مدیران و وبلاگ نویس های بزرگ ، از نظرات کوتاه و بدون محتوا خوششان نمی آید و شاید افزونه های اسپم ، شما را اسپم شناسایی کنند و نظر شما را به پوشه جفنگ بفرستند.

9- تبلیغات
اگر از لحاظ بودجه توانایی تبلیغات به صورت کمپین را دارید ، تبلیغات را در اولویت قرار دهید و در بازه های زمانی مختلف تبلیغات کنید . مثلا در زمان شروع وبسایتتان یک دوره ۳ ماهه ، در ۶ ماه بعد یک دوره ۳ ماهه دیگر ، که این بسته به استراتژی شماست و برای هر وبسایتی از لحاظ بودجه و نیاز به کاربر متفاوت است.

10-ایمیل های فالو آپ بزنید
به ایمیل هایی که به طور خودکار برای کابران در زمان های خاص ارسال میشوند ، ایمیل های فالو آپ گفته میشوند . این ایمیل ها میتوانند کاربران شما را در ارتباط با سایتتان نگاه دارند و هر روز برای آن ها مطالب از پیش تعیین شده ارسال شود.

  1. طراحی سایت
  2. سئو سایت
  3. طراحی وب سایت
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت فروشگاهی
  6. طراحی وب سایت
  7. طراحی سایت شرکتی
  8. طراحی سایت فروشگاهی
  9. طراحی سایت تهران
  10. طراحی سایت
  11. سئو سایت
  12. طراحی وب سایت

 



:: بازدید از این مطلب : 194
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

بدیهی است اجرای دقیق و همه جانبه این نکات، سهم قابل توجهی در رشد، رونق و بالندگی کسب و کار شما خواهد داشت.

 

نقش نظم در افزایش فروش

همانطور که در دنیای فیزیکی زیبایی فروشگاه و مرتب بودن ظاهر فروشنده مهم می باشد، ظاهر گرافیکی وب سایت نیز از نکات کلیدی به شمار می رود، منظور از زیبایی، گرافیک سنگین نیست و تنها رعایت اصول رنگ آمیزی و چیدمان سایت می باشد، اگر شما به یک فروشگاهی که کاملا به هم ریخته باشد و ظاهر فروشنده نیز نامناسب باشد مراجعه کنید آیا از آنجا خرید خواهید کرد ؟

دسترسی مناسب و افزایش فروش

در دسترس بودن اطلاعات و محصولات می تواند در افزایش فروش تاثیر داشته باشد، اگر شخصی وارد وب سایت شما شود و قصد خرید هم داشته باشد، اما نداند محصول مورد نظر را چگونه پیدا کند و یا روش خرید چگونه است، یقین داشته باشید از خرید منصرف خواهد شد.

تاثیر تعداد و نوع محصولات در افزایش فروش

سعی کنید از دسته وب سایت های همه چیز فروش نباشید، مخاطب خودتون رو بشناسید و فقط برای همان دسته از مخاطبان محصول تهیه کنید، اگر دسته بندی محصولات شما زیاد باشد مشتری هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد و یا از این همه تنوع سردرگم خواهد شد و در نتیجه یا فروش نخواهید داشت و یا فروش کم می باشد.

نقش اطلاعات در افزایش فروش

اطلاعات بازدیدکنندگان را جمع کنید، زیرا ۹۹ درصد کسانی که برای بار اول وارد وب سایت شما می شوند، پس از ترک آن هیچگاه وب سایت شما را به یاد نخواهند آورد و اگر برای جمع آوری این اطلاعات دنبال راه حل می گردید پیشنهاد می کنم محصول راه اندازی ایمیل مارکتینگ با وردپرس را تهیه بفرمائید، جمع آوری اطلاعات بازدید کنندگان در نهایت می تواند باعث افزایش فروش گردد.

تاثیر تبلیغات و بازاریابی در افزایش فروش

باید یک هدف و برنامه تبلیغاتی داشته باشید و اگر این قسمت را حذف کنید مطمئن باشید هیچ گاه افزایش فروش را تجربه نخواهید کرد بلکه دچار کاهش فروش خواهید شد و به اصطلاح به قبرستان وب سایت ها هدایت خواهید شد.

کلام آخر

اکثر افرادی که با من تماس گرفته بودن از این ۵ مشکل برخوردار هستند و اگر برای آنها راه حلی پیدا نکنند، هرگز افزایش فروش نخواهند داشت، بنابراین اگر شما هم با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنید سعی کنید این مشکلات را رفع نمایید تا شاهد افزایش فروش خود باشید، البته می توانید کتاب ۱۰ ترفند راه اندازی کسب و کار اینترنتی موفق را به صورت رایگان دانلود کنید تا با ترفند های بیشتری برای افزایش فروش و موفقیت در کسب و کار اینترنتی آشنا شوید.

 



:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

 

فعالیت اصلی بازاریابان و فروشندگان «برقراری ارتباط» است و همه رفتارهای خود را در این قالب بروز می دهند. بدون شک مهارت های زیادی وجود دارند که با استفاده از آنها امکان برقراری ارتباطی موثر فراهم خواهدشد. در این نوشتار برخی از آنها را با هم مرور خواهیم کرد.

 

1- مهارت خوب گوش دادن

اساتید فن، همواره به این مهم اشاره کرده اند که در بازاریابی و فروش نوین، دیگر این مشتری نیست که وقت خود را برای شنیدن ویژگی های محصول یا خدمت سازمان ما صرف می کند؛ بلکه این ما هستیم که باید سراپا گوش باشیم تا ببینیم مشتری از ما چه انتظاری دارد؟ نکته مهم در این میان، توجه به تفاوت «شنیدن» و «گوش دادن» است.

«شنیدن» یک فرایند غیرارادی است که قصد و هدفی پشت آن نیست و به عبارتی به خودی خود می تواند اتفاق بیفتد. مثل زمانی که ما در اتومبیل نشسته ایم و صداهای مختلف را می شنویم: صدای اتومبیل ها، رهگذران، رادیوی اتومبیل، مکالمه دیگر سرنشینان با تلفن همراه و... در شنیدن، شنونده قصد و منظوری طراحی نکرده و به تبع آن «ماندگار» و «به ذهن سپردنِ برنامه ریزی شده» هم اتفاق نمی افتد.

اما «گوش دادن» در نقطه مقابل، فرایندی ارادی است که با قصد و منظور قبلی انجام می شود زیرا فرد به دنبال «ماندگاری» و به «ذهن سپردنِ برنامه ریزی شده» است. قطعا ما هم به دنبال ماندگاری کلام مشتری و به ذهن سپردن اولویت ها و خواسته های او هستیم تا بتوانیم در مقطع زمانی حاضر و نیز در مقاطع زمانی آتی از فرصت پاسخگویی به خواسته ها و علایق او برخوردار شویم. پس «گوش دادن» انتخاب ما خواهد بود.

article_image_one_605.jpg

الزامات گوش دادن خوب اینهاست:

  • هوشیاری و تمرکز: هرچه سطح هوشیاری ما در گوش دادن بیشتر باشد، اهداف مان بهتر برآورده می شود. برای این کار باید فنون تمرکز مسلط باشیم تا بتوانیم در تمام طول زمانی که مشتری سخن می گوید، هوشیاری خود را حفظ کرده بلکه ارتقاء بدهیم.

  • انتقال حس مثبت به مشتری: با بروز دادن یک سری رفتارها می توانیم گوینده را مطمئن کنیم که ما به سخنان او گوش می دهیم و بدین ترتیب حس مثبتی در او ایجاد کنم. مثل «استفاده از حرکات سر و چهره» برای تاکید بر گوش دادن به سخنان او، «طرح پرسش های درست و به موقع» که نشان دهنده این خواهد بود که ما به محتوای سخنانش گوش داده ایم و حالا به دنبال رفع ابهام و درک بهتر سخنانش هستیم، و «لبخند زدن همراه با تمرکز بر چهره او» که این پیغام را به گوینده منتقل می کند که ما مشتاق به گوش دادن به سخنانش هستیم و صبورانه تا انتها با او خواهیم بود.

2- مهارت خوب سخن گفتن

در حوزه تسلط بر فن بیان مهارت های مختلفی هستند که ضرورت دارد بازاریابان و فروشندگان و همه آنها که فعالیت شان در حوزه ارتباطات تعریف می شود آنها را بیاموزند. از جمله مهم ترین این موارد می توان به نکات ذیل اشاره کرد:

  • صداقت در بیان: چه در فروش و چه در بازاریابی، صداقت اولین شرط است. جای هیچ شکی نیست که بزرگ ترین نشانه احترام به شنونده، صداقت در بیان است. وقتی بدانیم که هنر بزرگ بازاری امروز، «نگه داشتن مشتری» است نه «فروش محصول به او»، متوجه اهمیت صداقت بیان می شویم. چه بسا مشتریانی که در مراجعات متعدد موفق به فروش محصول به آنها نشده ایم ولی همچنان با روی باز از ما استقبال می کنند و یا با خواست قلبی به فروشگاه ما مراجعه می کنند. صداقت در بیان انرژی مثبتی از خود متصاعدی می کند که همه ما انسان ها قادر به دریافت آن انرژی از پشت کلام گوینده هستیم. علاوه بر موارد ذکر شده، اصل مهمی وجود دارد که نباید فراموش کنیم؛ اینکه یکی از فاکتورهای مهم یک ارتباط موفق، این است که در مشتری این تمایل را ایجاد کنیم که باز هم با ما در ارتباط باشد. ایجاد تمایل به برقراری ارتباط مجدد در مشتری بر عهده صداقت است و بس.

  • ایجاز در کلام: لازم است که وقتی سخن می گوییم بتوانیم علاوه بر انتقال ویژگی های محصول و ارائه توضیحات جامع، به مشتری و مخاطب این پیام را هم بدهیم که قوت او برای ما ارزشمند است. یکی از کارهایی که در چنین واقعی خوب جواب می دهد این است که در ابتدای سخن از مخاطب بپرسیم: «چه اندازه زمان برای گفت و گو در اختیار من است؟»

  • استفاده از واژگان و لحن دلنشین: تسلط ما بر ویژگی ها و مزیت های محصول مان موضوعی مهم است ولی مورد دیگری هم هست که باید متوجه اهمیت آن باشیم؛ توانایی استفاده از واژگان دلنشین. وقتی قرار بر این است که از خودمان و محصول مان و سازمان متبوع مان تصویری به یادماندنی در ذهن مخاطب ایجاد کنیم، چرا از «جادوی کلمات دلنشین» استفاده نکنیم. ارائه یک سری اطلاعات فنی و کاربردی در خصوص محصول، حتما از الزامات کار ما است و باید به شکل ویژه ای به آن اهتمام بورزیم ولی چه بهتر که مشتری از لابلای کلمات و واژگانی که به او می گوییم، یک حس خوب هم دریافت کند. واژگانی جادویی در زبان رسمی و گویش های مختلف سرزمین ما وجود دارد؛ که در قالب هایی چون اشعار و ضرب المثل ها و تکه کلام ها و واژگان بومی می توان آنها را جست و جو کرد و با رعایت دقیق در استفاده درست و محترمانه از آنها در موعد مناسب از توانایی ایجاد این حس مثبت بهره مقتضی را برد.

«آراستگی سخن» اصلا کم اهمیت تر از «آراستگی ظاهر» نیست.

3- مهارت انتقال درست اطلاعات درست

متاسفانه گاه دیده شده است که در پاسخ به اولین تماس مشتری با واحد فروش یا با طرح اولین سوالات او از بازاریاب، تنها بخشی از اطلاعات و ویژگی های مثبت محصول به او منتقل می شود. در مراحل بعدی که مشتری سوالات تازه تری به ذهنش می رسد، بخش دیگری از اطلاعات ارائه می شود. حتی گاهی تفاوت این دو بخش به حدی است که مشتری احساس می کند اگر همه این اطلاعات را از ابتدا در اختیار داشت، تصمیم دیگری در مورد خرید می گرفت. چنین رفتاری از سوی بازاریاب یا فروشنده تنها یک نتیجه قطعی به دنبال دارد: انتقال یک حس بد به مشتری در اثر ایجاد ذهنی منفی از ما و محصول و برند سازمان. شاید ضرورت داشته باشد و در جاهایی توضیح داده شده باشد که اطلاعات را بخش بخش و دسته بندی شده به مشتری انتقال بدهیم ولی این کار نباید منجر به این سوءتفاهم بشود که اطلاعات ناقص یا گاه اشتباه را در اختیار او بگذاریم. باید دقت کنیم که چنانچه در هر بخشی از توضیحات که ارائه می دهیم نکته ای وجود دارد که اطلاع از آن احتمالا در تصمیم مشتری تاثیر می گذارد، حتما آن اطلاعات را هم ارائه کنیم. قصد ما فروش محصول به هر قیمت نیست.

4- مهارت همراهی با مشتری

مشتری دوست دارد فروشنده با او همراهی کند و تا زمانی که از ابعاد مختلف محصول اطلاعات کسب نکرده است و پاسخ تک تک سوالاتش را از او نگرفته همراهش باقی بماند. یکی از موارد عجیب و اشتباه رفتاری که در برخی از فروشندگان فروشگاه های بزرگ به چشم می خورد، این است که فروشنده با ورود یک مشتری، با او همراه می شود و او را راهنمایی می کند ولی این همراهی تا زمانی است که مشتری دیگری او را صدا نزده است. به محض ورود مشتری جدید، نفر اول را که چه بسا هنوز سوالات و درخواست هایی از فروشنده دارد رها کرده و به سراغ مشتری دوم می رود. وقتی خودمان را در جایگاه مشتری قرار دهیم متوجه خواهیم شد که همیشه سوالاتی هستند که مرحله به مرحله و پس از دریافتِ پاسخِ پرسشِ قبلی به ذهن مشتری می رسد. پس لازم است تا ارائه پاسخ همه سوالات در کنار مشتری باقی بمانیم. رها کردن یک مشتری پیش از پاسخ دادن به همه پرسش های قطعی و احتمالی او، در حکم رها کردن ناگهانی کسی است که هنوز دارد با ما سخن می گوید.

 

تمایز میان محصولات روزبه‌روز کم‌تر می‌شود، روابط می‌تواند به عنوان یک منبع اصلی برای ایجاد مزیت رقابتی مطرح شود. مردم حتی حاضرند یک جنس نامرغوب را از یک فروشنده دارای روابط عالی خریداری کنند. ارتباطات خوب بر وفاداری مشتریان و تکرار خرید می‌افزاید و این به معنای سود بیشتر است.

 

 

مشتریان در فکر خرید جدیدترین محصولات نیستند، بلکه در پی یک مشاور قابل‌اعتمادند.

اعتماد

 

اعتماد، عامل کلیدی، در برقراری روابط است و مانند چسب، مشتری و فروشنده را به هم متصل می‌کند. فروش مدرن بر پایه توانایی ایجاد اعتماد بنا شده است.

 

برای اینکه یک فروشنده موفق شوید، باید از فروش صرف محصولات و خدمات، نه تنها به سمت فروش راه‌حل‌ها، بلکه به سوی ایجاد اعتماد و قابل‌اعتماد ماندن، تغییر موضع دهید. مقاومت، ناشی از عدم اعتماد است. زمانی که مشتری احتیاجات واقعی خود را با شما در میان نمی‌گذارد، کار زیادی نمی‌توانید انجام دهید. راه غلبه بر این وضعیت این است که اعتماد و اطمینان لازم را به وجود آورید تا مشتری به طور طبیعی، آنچه را که شما باید بدانید، بازگو کند.

 

 

 

چگونه اعتماد ایجاد کنیم؟

 

اگر بخواهید پیام موثری از اعتماد را به مشتریان و افرادی که در اطراف شما هستند بفرستید، اصول زیر را دنبال کنید.

 

 

 

دیگران را محور قرار دهید

 

دیگران را در محور قرار دادن، در واقع به معنای انعطاف‌پذیر بودن است. اشتیاق برای تطبیق دادن دیدگاهمان با عقاید دیگران یکی از مهارت‌های متقاعدسازی است. زمانی که مردم احساس کنند که شما علاوه بر علائق خودتان، به علائق آن‌ها نیز می‌اندیشید، کم‌کم به شما اعتماد خواهند کرد. یک حس علاقه پرشوری را برای کمک به دیگران، برای دستیابی به اهدافشان ایجاد کنید و به طور خستگی‌ناپذیری در مورد دنیای مشتریان کنجکاوی کنید. مسلما آنچه را که پیشکش کنید چندین برابر پس خواهید گرفت.

 

برای اینکه به جمع 10 درصد فروشندگان برتر بپیوندید، نه فقط موفقیت در تجارت خودتان، موفقیت تجارت مشتریان را نیز ملاک قرار دهید. زمانی که برای موفقیت مشتری می‌کوشید، آن‌ها نیز به نوبه خود برای موفقیت شما تلاش خواهند کرد.

 

 

 

بهترین کار را برای مشتری انجام دهید

 

در هر موقعیتی بدون غرض بهترین کار را برای مشتری انجام دهید؛ بدین معنا که چنانچه راه‌حل شما، برای مشتری مناسب نیست، موضوع را به وی بگویید و توصیه کنید که باید چه کاری انجام دهد. ممکن است در اینجا برخی معاملات را از دست بدهید اما مشتری صداقت شما را هرگز از یاد نخواهد برد.

 

 

 

گوش کنید

 

هر چه بیشتر گوش کنید، بیشتر مجذوب اظهارات مردم شده و آن‌ها شما را بیشتر دوست داشته، به شما اعتماد کرده و خواستار انجام معامله با شما خواهند بود. یک فروشنده ماهر، وقتی که مشتری صحبت می‌کند با توجه کامل گوش می‌کند؛ زیرا زمانی که گوش می‌کنید متوجه می‌شوید که چه موضوعاتی برای مشتری اهمیت دارد. هرگاه با یک مشتری صحبت می‌کنید در بالای سرش یک ابر سفیدی را تصور کنید که نوشته‌ شده: «کاری کن که احساس کنم مهم هستم». ایجاد این احساس در مشتری به اندازه برآوردن نیازهایش کاملا حیاتی است.

 

این تصور را ایجاد کنید که شما برای روابط، بیش از فروش ارزش قائلید. ماموریت شخصی شما این است که هر کار ممکن را برای مشتریان انجام دهید تا آن‌ها مطمئن شوند که تمام امکانات و منابع سازمان شما برای کمک به حصول اهداف وی از طریق محصولات و خدمات‌تان به کار گرفته می‌شود و این به معنای مشارکت در حل مشکل است.

 

 

 

پس از فروش با مشتری تماس بگیرید

 

در دوره‌های آموزش فروش، وقتی از شرکت‌کنندگان می‌خواهیم کسانی که پس از فروش با مشتریان تماس می‌گیرند، دست‌هایشان را بالا ببرند. معمولا در حدود 15 تا 20 درصد این کار را انجام می‌دهند. وقتی سوال می‌کنیم که چرا پس از فروش، با تلفن آن را پیگیری نمی‌کنید، اغلب می‌گویند ممکن است ایرادی وجود داشته باشد و محصول یا خدمت شاید دقیقا آن چیزی نباشد که مشتری توقعش را داشته است؛ اما آن یک فرصت از دست رفته محسوب می‌شود. هیچ‌ چیز بیش از اینکه فروشنده پس از فروش با مشتری تماس بگیرد یا شخصا در محل حاضر شود، باعث استحکام روابط خریدار و فروشنده نمی‌شود. همیشه این کار را انجام دهید. به ویژه زمانی که اشکالی وجود داشته باشد.

 

 

 

روراست باشید

 

اگر می‌دانستید که قرار است گفتار و کردارتان در روزنامه‌های فردا به طور دقیق نگاشته شود، آیا همین روش را برمی‌گزیدید؟ کلامتان را همچون عهد و پیمان محکم کنید؛ مثلا اگر می‌گویید: «صبح پنجشنبه سفارش شما آماده خواهد بود.» طرف مقابلتان را از این امر مطمئن کنید تا آن‌ها بتوانند برای آن روز برنامه‌ریزی کنند. قابل‌اعتماد بودن شما است که پایه‌های اعتماد و احترام را بنا می‌نهد.

 

 

 

مودب باشید

 

یکی از ویژگی‌های افراد مودب که موجب می‌شود به آن‌ها اعتماد کنیم این است که رفتار خوشایند، شایسته و پسندیده آن‌ها باعث محبوبیتشان می‌شود. آن‌ها دوست‌داشتنی‌تر به نظر می‌رسند و ما مشتاق انجام معامله با آن‌ها هستیم حتی اگر موفق به فروش نشدید یا مشتری با لحن نامناسبی با شما صحبت کرد، باز ادب و نزاکت خود را حفظ کنید. هرگز نگذارید مشتری احساس رنجش یا ناراحتی کند. خونسردی خود را حفظ کرده و سعی کنید به طور عاقلانه کشف کنید که عیب کار کجا بوده است. فقط به این علت که بازنده شده‌اید پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید، در غیر این صورت موقعیت‌های دیگری را هم در آینده از دست خواهید داد.

 

 

 

قدردان باشید

 

ارتباطات مستمر موجب می‌شود تا روابط، عادی و بی‌اهمیت فرض نشوند. برای مشتریان پیام تشکر بفرستید: «ما به خرید شما ارج می‌نهیم و از شیوه شما در برخورد با ما بسیار سپاسگزاریم.» قدرت پیام تشکر فوق‌العاده است؛ زیرا یک قدم فراتر از تلفن کردن است و دریافت‌کننده پیام، متوجه می‌شود که برای تهیه پیام تشکر وقت و انرژی بیشتری نسبت به تلفن کردن، صرف کرده‌اید و از این‌رو محبت شما را فراموش نخواهد کرد.

 

 

 

مردم ابتدا شخصیت فرد را می‌خرند

 

توانایی ایجاد اعتماد برای برقراری ارتباط بسیار حیاتی است؛ اما برای این که این روش موثر واقع شود، مهارت دیگری نیز باید کسب شود و آن روشی است که با افراد در سطح فردی (شخصی) ارتباط برقرار کنیم.

 

در زمان ایجاد ارتباط با مردم، هرگز بر تفاوت‌های میان خودتان تاکید نکنید. در عوض روی شباهت‌ها، وجوه اشتراک، نقطه نظرات مشابه و عملکردهای همسان تاکید کنید.

 

تمثیلی کهن از قانون تشدید در موسیقی وجود دارد. اگر یکی از تارهای گیتار را بکشید و نزدیک گیتار دیگری نگه‌ دارید، با اینکه آن دو هیچ تماسی با یکدیگر ندارند اما همان تار در گیتار بعدی نیز شروع به لرزش می‌کند. بر همین قیاس، انسان‌ها کسانی را که با آن‌ها در یک طول موج هستند، دیدگاه‌هایشان را درک کرده، توافق نظر و علایق مشترک داشته باشند، دوست دارند.

 

به یا داشته باشید اگر «پس از اولین فروش» ارتباط ایجاد نکنیم، فروش‌های بعدی هم صورت نخواهد پذیرفت.

 

 

 

یکی از عواملی که رقبایتان هرگز قادر به تقلید آن نیستند، نحوه ارتباط شما با مشتریان است

 

اعتماد، شرط اولیه برای وفاداری است و در نهایت وفاداری است که موجب تکرار معاملات می‌شود. سعی کنید در ایجاد اعتماد فوق‌العاده باشید.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

 

حس خوبی نخواهید داشت اگر بدانید می توانید آدم هایی را که با شما ملاقات می کنند، وادار کنید دوست تان داشته باشند و بخواهند با شما کار کنند؟ من خودم را یک آدم مهربان تصور می کنم، ولی اعتقاد ندارم کاریزما یا جذبه دارم. کاریزماتیک بودن صفتی ست که در مورد آدم هایی مثل «جی لنو» یا «تونی رابینز» مصداق دارد. چنین تاثیری روی مردم عالی نیست؟

 

تقریبا چند ساعت پیش چنین شخصی آمد دفتر کار من. همین اواخر، بعد از بازنشسته شدن مدیر مالی ام، مدیریت حساب اوراق قرضه ام را به عهده گرفته بود. نمی خواستم این جوان تازه کار را زیاد تحویل بگیرم، چون از رفتن مدیر مالی قدیمی ام ناراحت بودم. احساس می کردم (حسی غیرمنطقی) که تنها شده ام. ولی فقط ظرف پنج دقیقه، مشغول صحبت درباره ی هنر شدیم. نیم ساعت بعد، وقتی داشت اتاق را ترک می کرد (قرار بود جلسه مان ۱۵ دقیقه باشد) به او قول کارهای بیش تری داده بودم. حتی یک نسخه از آخرین کتابم را به او دادم.

خیلی از فروشنده ها کاریزما دارند. همین که می بینیدشان، دوست شان دارید و از آن ها خرید می کنید. حتی وقتی بهترین محصول یا بهترین قیمت را ندارند. به نظر می رسد آدم های کاریزماتیک این طور به دنیا می آیند. توانایی ذاتی و غیرعادی دارند در فروش همه چیز، حتی ایده های شان. از قوانین مرسوم پیروی نمی کنند. زیاد می خندند. زیاد حرف می زنند.
آیا این افراد مهارت هایی دارند که بقیه ی ما بتوانیم یاد بگیریم؟ بله.

12 روش برای راضی کردن افراد

1. آدم ها تمایل دارند با کسانی کار کنند که دوست شان دارند. پس جوری رفتار کنید که دوست تان داشته باشند. مودب و صبور باشید. از زمختی، بی ادبی، ترش رویی و عجله کردن دوری کنید.

2. مردم، جذب آدم هایی می شوند که سر حرف شان می ایستند. یعنی اگر قولی می دهید، دقیقا چیزی را که گفته اید، انجام دهید. آن را در همان زمان که گفته اید یا حتی زودتر انجام دهید.

3. مردم به آدم های خوش قلب اعتماد می کنند. وقتی به آن ها توصیه ای می کنید که به آن ها بیش تر از خودتان سود می رسانید، به خوش قلبی تان ایمان می آورند.

4. مردم تمایل دارند با آدم هایی کار کنند که در کارشان متخصص باشند. پس اول از همه احتیاج دارید تا در زمینه ی فعالیت تان از طریق تمرین، تحقیق، تعلیم، آموزش و مطالعه تخصص پیدا کنید. بعد، کاری می خواهید (مثل نوشتن مقاله، کتاب یا سخنرانی) که مهارت های تان را به مشتریان و شرکای تجاری بالقوه تان نشان دهد.

5. مردم دوست دارند که سرمایه شان را در اختیار آدم های صادق، بااخلاق و درست قرار دهند. پس در مطالب بازاریابی تان (و هیچ جای دیگر) دروغ نگویید. راستگویی موثرتر است.

6. مردم به اشخاصی گرایش دارند که از نظر ظاهری، گیرا باشند، یا حداقل زننده نباشند. بنابراین تغذیه ی سالم داشته باشید. ورزش کنید. وزن تان را کنترل کنید. مرتب باشید. لباس مناسب بپوشید و به بهداشت فردی تان اهمیت دهید.

7. مردم با آن هایی که واقعی به نظر بیایند، راحت ترند. بهترین راه برای نشان دادن این که آدم عادی هستید، این است که صمیمی و دوستانه رفتار کنید و به بقیه علاقه مند باشید. عوض صحبت کردن از خودتان، درباره ی آن ها سوال کنید. از آن ها درباره ی سازمان، حرفه، صنعت و حتی خانواده و سرگرمی های شان بپرسید.

8. مردم به افرادی که به آن ها گوش می دهند و توجه می کنند، جواب می دهند. این کلیشه ی قدیمی یادتان باشد: شما دو گوش دارید و یک دهان؛ پس باید دوبرابر چیزی که می گویید، گوش دهید.

9. مردم کنار کسانی که مثل خودشان هستند، احساس راحتی می کنند. رمز کار این است که یک مورد مشترک بین خودتان پیدا کنید. بعد، از همان برای برقراری رابطه استفاده کنید.

10. مردم جذب افراد فروتن می شوند. پس خودستایی نکنید و هیچ وقت از میزان درآمدتان حرف نزنید.

11. مردم تحت تاثیر اشخاصی قرار می گیرند که پرمشغله به نظر می رسند. به این خاطر نباید هیچ وقت به یک مشتری تاثیرگذار بگویید اوضاع کساد است و شما به او احتیاج دارید. به پزشکان فکر کنید. چه حسی به شما دست می دهد اگر به مطب یک پزشک بروید و تنها بیمار باشید. به توانایی اش شک نخواهید کرد؟ با این که از انتظار متنفر هستید، آیا احساس اطمینان بیش تری نمی کنید اگر اتاق انتظار را پر ببینید؟

12. مردم تمایل دارند افراد مفید، دور و برشان باشند. افرادی که با آن ها زندگی شان راحت تر می شود و در وقت شان صرفه جویی می کنند. در ضمن ترجیح می دهند با آدم های منعطف و انطباق پذیر سروکار داشته باشند؛ نه آدم های خشک.

کدام یک از این مهارت ها را دارید؟ به خودتان برای داشتن شان تبریک بگویید و بیش تر روی شان کار کنید. نیاز به پرورش کدام یک دارید؟ نمی توانید یک شبه به وجودش آورید؛ ولی می توانید و باید در طول زمان ایجادشان کنید.

 

  1. طراحی سایت تهران
  2. طراحی سایت
  3. طراحی وب سایت
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت فروشگاهی
  6. طراحی سایت تهران
  7. طراحی سایت
  8. طراحی وب سایت

طراحی سایت شرکتی

 



:: بازدید از این مطلب : 195
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

سخنوری چه تاثیری در زندگی شخصی و کاری ما خواهد داشت؟ چرا باید فنون سخنوری را بیاموزیم؟ چرا باید از مهارت های بالایی در سخنوری برخوردار باشیم؟ پاسخ همه این سوالات را در این مقاله توضیح خواهیم داد. خوب سخن گفتن در جمع می تواند باعث ایجاد ارزش و ارتقاء جایگاه ما باشد. کسی که از مهارت های سخنوری خوبی برخوردار است، دیگران بیشتر به او بها داده و سخنان وی را راحت تر قبول خواهند نمود.

 

مهارت سخنوری می تواند شما را به اندازه هر استعداد دیگری که قادرید آن را شکوفا سازید در کسب ترفیع بیشتر و سریع تر یاری رساند. از طرفی، تنها راهی که می توانید مهارت خود را درباره زمینه ای خاص نشان دهید، بیان نظرات و عقایدتان به صورت کاملاً حرفه ای و آشکار است. شما در صورتی که از بهترین توانمندی برخوردار باشید اما نتوانید استعداد و مهارت خود را به بهترین شکل معرفی و نمایش دهید، به جایگاه اصلی و ارزشمند خود دست نخواهید یافت.

 

در ذیل به اختصار فنون سخنوری را خدمتتان بیان می کنیم:

1- وضوح کلام در سخنوری

وضوح یا شفافیت کلام در سخنوری باعث درک بهتر مباحث از جانب شنونده می شود. شفافیت کلام، خود متشکل از مهارت هایی نظیر: بلندی و تناژ مناسب صدا، تلفظ صحیح و کلمه به کلمه و سرعت مناسب می باشد.

2- تلفظ

ادای درست کلمات از اصول ابتدایی هر سخنرانی است.

3- کامل حرف زدن

در این مهارت شما باید اصطلاحاً با دهانی کاملاً باز، به تلفظ حرف به حرف هر کلمه، همراه با تاکید مناسب بپردازید.

4- بلندی و تناژ مناسب صدا

بلندی کلامتان باید به حدی باشد که تک تک حضار به خوبی متوجه کلامتان شوند. تناژ مناسب صدا یکی از بخش های اصلی همه ی مهارت های سخنوری است.

5- مهارت متفاوت بودن در ریتم سخنرانی

شما در حین سخنرانی تان باید با تناژهای متفاوتی سخن گفته و از این طریق هیجان لازم را برای ادامه مطلب به وجود بیاورید.

6- سرعت سخنرانی

سرعت سخنرانی تان را باید متناسب با حضار تنظیم نمایید تا همه شنوندگان به راحتی سخنان شما را شنیده و درک نمایند.

7- نحوه ایستادن در مقابل جمعیت

نحوه ارائه و حفظ حالت مناسب در هر ارتباطی باعث توسعه آن ارتباط می شود.

8- اصطلاحات عامیانه

استفاده از اصطلاحات و واژگانی که در یک گروه خاص از جامعه رواج داشته باشد.

9- اختصارها

سخنرانان حرفه ای از کمترین واژگانی که به اختصار تلفظ می شوند، در سخنرانی های خود استفاده می کنند.

10- شنونده فعال بودن

هر سخنرانی باید به بازخوردهای دریافتی از حضار توجه نماید و به تناسب همین بازخوردها به ادامه مباحث خود بپردازد.

11- واژگان بی معنا

واژگانی که باعث گمراه شدن حاضرین و دور شدن آنها از متن سخنرانی تان گردد.

12-برقراری ارتباط چشمی

نگاه کردن به حضار در بازه های زمانی مناسب یکی دیگر از مهارت های لازم برای سخنرانی است.

 خنرانی شما باید مفرح و سرگرم کننده هم باشد

 

سخنرانی زمانی بیشتر در ذهن خواهد ماند که علاوه بر مطالب جدی ای که در آن بیان می شود مفرح و سرگرم کننده هم باشد، این موضوع علی الخصوص در ایران بیشتر از سایر مناطق دنیا حائز اهمیت است، ما مردمانی با میزان شادی کم هستیم، به همین دلیل است که فروش فیلم های خنده دار در ایران چند برابر سایر کشورهاست، ما از نظر جامعه شناسی مردمانی هستیم که نیاز به سرگرمی داریم. بنابراین روی راه های سرگرم کردن مخاطب فکر کنید، پذیرایی کردن، اجرای یک موسیقی زنده، اجرای یک نمایش کوتاه و راه های دیگر کمک می کند که سخنرانی شما مفرح تر باشد.

 

 

فنون سخنوری و سخنرانی

فنون سخنوری و سخنرانی یکی از اولین مهارت هایی ست که باید بیاموزید.

 

 

پراکنده گویی نکنید، سخنرانی باید سر و ته داشته باشد

 

در مطالب قبلی که درباره ی فنون سخنوری و سخنرانی منتشر کردیم، به این موضوع پرداختیم که سخنرانی شما باید هدفی را دنبال کند، سخنرانی بی هدف، حرف زدن برای هیچ است و به بیان دیگر حرف مفت است!! به عنوان فردی که سالها در این زمینه فعالیت می کنم از سخنرانانای که برای هیچ حرف می زنند دل خوشی ندارم. برای اینکه سخنرانی بتواند به هدفی برسد باید برنامه و هدف داشته باشد، یکایک کلمات باید در خدمت رسیدن به هدف نهایی باشند، شروع، ادامه و پایان ارائه شما باید دارای سازماندهی باشد.

 

گاها از من پرسیده می شود که برای سخنرانی های فروش چکار باید کرد. دقت کنید، برای سخنرانی های “فروش” چه باید کرد؟ همانطور که می بینید در اینجا هدف فروش است، یعنی کسی که می خواهد حرف بزند باید این قابلیت را داشت باشد که در نهایت فروش را افزایش دهد، حال که هدف مشخص شد شما می دانید که اولا چه کسی می تواند سخنرانی کند، به نظرم مدیران فروش بهترین افرادی هستند که می توانند در این زمینه صحبت کنند، چون آنها بهتر از بقیه از این موضوع سر در می آورند، پیشنهاد می کنم مدیران فروش خود را به کلاسهای فن بیان بفرستید یا اینکه خودتان در کلاسهای فن بیان شرکت کنید. بعد از تعیین سخنران در مورد مخاطبان تحقیق کنید، بدانید برای چه کسانی می خواهید صحبت کنید، آیا می خواهید کالای خود را به تجار بین المللی بفروشید یا به خورده فروشان شهر، آنگاه تصمیم بگیرید که در جلسه چه بگوئید. وقتی هدف فروش است طبیعتا چند چیز دغدغه اصلی است، اولاً قیمت کالا، دوما کیفیت کالا، سوما زمان تحویل کالا و چهارماً مقایسه کالای خود با سایر رقبا، اگر بتوانید این مسائل را حل کنید خریدار دست شما را هم خواهد بوسید و از شما خرید خواهد کرد. در سخنرانی باید به این مسائل بپردازید، اینکه چگونه سخنرانی را شروع کنیم، چگونه آن را بپرورانیم و چگونه به پایان برسانیم در این فرصت نمی گنجد، امید که فرصتی پیش آید که در کلاسهای عملی شما را ببینم و به این موضوع ها بپردازیم.

 

استاد حذف کردن مطالب به درد نخور باشید

 

قبلا به این موضوع پرداختیم که سخنرانی نباید طولانی باشد، در اینجا هم به این نکته تاکید می کنیم که در زمان بازبینی سخنرانی باید شمشیر حذف مطالب غیرمرتبط و غیر سازنده را به دست داشته باشید و هر چه می توانید مطالب را کوتاه و ساده کنید، تلاش کنید که بیش از یک محور اصلی در سخنرانی نداشته باشید، محور های غیر اصلی هم حداکثر سه چهار مورد باشد، اگر مطالب بیش از حدی در سخنرانی بگنجانید به دست خود همه چیز را خراب کرده اید، آلمانی ها می گویند ” کم بیشت از زیاد است”. به این اصل استوار باشید که کم و گزیده بگوئید. مطالبی را که نمی توانید ثابت کنید، مطالبی که پشت سر شما حرف در می آورد، جزئیات غیر مرتبط با بحث و هر آنچه به درد نمی خورد را با قساوت قلب دور بریزید!!

 

 

download 2 - هشت نکته مهم در فنون سخنوری و سخنرانی از زبان دکتر رضا دهقانی ....

یادگیری فنون سخنوری و سخنرانی زندگی حرفه ای شما را متحول خواهد ساخت.

 

 

خود را فردی منطقی، فکور و مودب معرفی کنید

 

اگر در جمع های کوچک سخنرانی می کنید، یکی از بهترین راه ها برای تاثیرگذاری بر دیگران این است که خود را فکور، منطقی و مودب معرفی کنید، برای اینکه اینگونه به نظر برسید بایستی در صحبت دیگران نپرید، پریدن در صحبت دیگران باعث خواهد شد که فردی با درک پائین به نظر برسید! اجازه دهید صحبت دیگران تمام شود، بعد از اتمام صحبت دیگران، اگر صحبت آنها را پسندیدید با مکثی کوتاه که نشان از تفکری کوتاه است می توانید بگوئید ” ممنون از نظرات ارزشمند شما، من هم با شما موافقم” یا اگر نپسندیدید باز هم تشکر کنید ” ممنون از صحبت شما اما گمان می کنم که بنده با تعدادی از موارد مطرح شما با شما هنوز ارتباط برقرار نکرده ام” . در انتخاب کلمات دقت کنید، به دنبال مقابله نباشید ، سعی کنید جو جلسه را دوستانه نگه دارید، به صورت مستقیم مخالفت نکنید، به جمله بالا دقت کنید ” من به تعدادی از موارد مطرح شده از سمت شما ارتباط برقرار نکرده ام” همانطور که می بینید در اینجا مخالفت مستقیم اتفاق نیفتاده است، وقتی مخالفت به صورت غیر مستقیم باشد جبهه گیری با آن کمتر اتفاق می افتد و باعث می شود بتوانید گفتگو را در جوی سالم به پیش ببرید. در کلاسهای عملی فن بیان به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.

 

مثال، استعاره، شعر، شکل، داستان، فیلم در سخنرانی استفاده کنید

 

هر چه بتوانید سخنرانی را راحت الحلقوم تر کنید سخنرانی شما دلنشین تر خواهد بود، هر جا لازم است برای بهتر فهمیده شدن موضوع از شکل،  مثال، استعارات، داستان و چیزی که به فهم سخرانی کمک کند استفاده کنید. اگر دوست دارید سخنرانی شما دهان به دهان بچرخد بهتر است از این روش ها بیشتر استفاده کنید، چون مخاطبان چیزی را به دیگران انتقال خواهند داد که در ذهنشان مانده باشد، اگر فقط حرف زده باشید، احتمالا مقدار کمی از حرفهای شما در ذهن خواهد ماند ولی اگر مثال و قصه و شمل هم داشته باشید، چیزهای بیشتری در ذهم مخاطب برای بیان کردن وجود خواهد داشت.

 

 

images 6 - هشت نکته مهم در فنون سخنوری و سخنرانی از زبان دکتر رضا دهقانی ....یادگیری فنون سخنوری و سخنرانی به شما کمک خواهد کرد که منظور خود را رساتر به مخاطب برسانید.

 

 

در سخنرانی متناسب با درک شنونده حرف بزنید

 

استفاده از مطالب علمی پیچیده، استفاده از کلمات انگلیسی و بی سروته بودن سخنرانی باعث می شود حضار نتوانند همه صحبت شما را متوجه شوند. یادتان باشد در “دام دانش” گرفتار نشوید، بدین معنا که دانستن موضوعی باعث نشود که گمان کنید همه می توانند آن را بفهمند. هر چه می توانید مطالب را بجوید و ساده و راحت به آنها انتقال دهید.

 

در سخنرانی غیر قابل پیش بینی باشید

 

استادی داشتم که یک بار از کلاس خارج شد و گفت برمی گردد، اما استاد جایی نرفته بود، او بعد از خارج شدن از کلاس از در پشتی کلاس وارد شده بود و با آرامش تمام روی صندلی آخر کلاس نشسته بود، چند دقیقه ای به صحبت های بچه ها در غیابش گوش داد و ناگهان با صدایی بلند گفت ” خوب ادامه بحث از این قرار است”، همه شکّه شدیم. بعد از گذشت سالها این کار استاد هنوز در ذهن من مانده، نظرات خود را در مورد اینکه چگونه می توانیم غیرمنتظره باشیم با ما در میان بگذارید.

 

معرفی خود را طولانی نکنید

 

مرسوم است که سخنرانان در ابتدای سخنرانی مقداری در مورد خود حرف می زنند، این معرفی را بیش از حد طولانی نکنید، این کار این ذهنیت را ایجاد می کند که شما برای کلاس گذاشتن برای خود به آنجا رفته اید. اگر مجری سالن شما را معرفی کند جلوه بهتری دارد.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

آدم ها دوست دارند که درباره ی دیگران و ایده های جدید حرف بزنند. همینطور در مورد چیزهای خریدنی، از کالاهای بانمک و خنده دار گرفته تا چیزهایی که چندان هیجان انگیز نیستند. آن ها همچنین عاشق حرف زدن و تقسیم نظراتشان هستند. قبلا درباره ی بازاریابی شرکت به شرکت و شرکت به مشتری شنیده اید. بازاریابی شفاهی به مردم واقعی که با هم حرف می زنند- مشتری به مشتری – مربوط می شود.

 

بازاریابی شفاهی در واقع نوعی سرویس دهی به مشتریان است که باعث میشود آن ها در مورد شما به دوستانشان توصیه کنند. همچنین درباره کالاهای فوق العاده ای است که مردم دوست دارند آن ها را به دیگران هم نشان بدهند. هیچ چیز قابل مقایسه با این نیست که کالایی آن قدر خالص و جالب ارائه کنید که مردم نتوانند از حرف زدن درباره آن خودداری کنند و هیچ چیز بهتر از این نیست که مشتریان، حمایت از کالا یا شرکت موردعلاقه شان را وظیفه ی خود بدانند.

چهار قانون بازاریابی شفاهی

قانون اول: جلب توجه کنید

هیچ کس درباره ی شرکت ها، کالاها و آگهی های معمولی و کسالت آور حرف نمی زند. اگر می خواهید مردم راجع به شما حرف بزنند، باید یک کار جالب انجام دهید. اگر جالب نباشید، هرگز کسی یک دقیقه هم درباره ی شما مکالمه نخواهد کرد. کلام خود شما هم برنیامده، خاموش خواهد شد و بدون اینکه اثری از آن باقی بماند، محو خواهد شد. قبل از اینکه یک آگهی جدید سفارش دهید یا یک محصول جدید عرضه کنید و یا یک غذای جدید به لیست غذای رستورانتان اضافه کنید، از خودتان بپرسید: «آیا کسی در مورد این غذا به دوستانش چیزی خواهد گفت؟» قبل از اینکه آگهی و تبلیغ دیگری سفارش دهید، یک دقیقه تامل کنید. به این فکر کنید که چقدر پول صرف خواهید کرد. به این فکر کنید که شما و هزاران نفر دیگر در سراسر دنیا، چندبار از مقابل صدها آگهی گذشته اید، بدون اینکه حتی متوجه آن ها بشوید. پس آگهی جدید سفارش ندهید، مگر اینکه چیزی باشد که واقعا ارزش حرف زدن داشته باشد.

قانون دوم: آن را آسان کنید

نقل کلامی، تنبل است. اگر می خواهید به جایی برسید، باید آن را هل بدهید. برای این منظور، باید دو کار انجام دهید: یک پیام بسیار ساده پیدا کنید و در انتشار آن به مردم کمک کنید. با یک جمله آسان که همه به راحتی آن را حفظ کنند، شروع کنید؛ مثل: «اینجا نان خامه ای تازه سرو می شود»، یا «در زمان انتظارتان برای میز خالی، نوشیدنی و خوراکی سرو می کنیم».

قانون سوم: مردم را راضی کنید

مشتریان رضایتمند، بهترین تبلیغ کنندگان برای شما هستند. خوشحالشان کنید. کالاهای جالب و خوش کیفیت درست کنید و خدمات و سرویس خوب ارائه دهید. برای مشتریان ، تجربه ای به یادماندنی بسازید. مشکلات را حل کنید. در سرویس دهی سنگ تمام بگذارید و خلاصه، کاری کنید که مردم را به هیجان بیاورید و در آن ها اشتیاق سفارش به دوستانشان را برانگیزید. اگر مردم شما را دوست داشته باشند، با دوستانشان درباره ی شما حرف خواهند زد. آن ها می خواهند که دوستانشان هم از چیزی که شما عرضه می کنید، لذت ببرند. از خوشحال کردن مردم، بیشتر از هر روش دیگری، نقل کلامی خواهید گرفت.

قانون چهارم: اعتماد و احترام کسب کنید

اگر مورد احترام نباشید، کلام مثبتی به دست نخواهید آورد. هیچ کس درباره ی شرکتی که دوست ندارد یا به آن اعتماد ندارد، سخن خوبی نخواهد گفت و به دوستانش معرفی نخواهد کرد، که مبادا شرمنده شود. اصول اخلاقی را درنظر بگیرید. با مشتریان خوب رفتار کنید. با آن ها حرف بزنید و احتیاجاتشان را برآورده کنید. کاری کنید که مردم با غرور، تجربه ی کار یا معامله با شما را برای هرکس که می شناسند، تعریف کنند.

دلایلی که مردم را به حرف زدن ترغیب می کند

آن ها شما و کالای شما را دوست دارند

مردم به این علت حرف می زنند که شما کاری کرده یا چیزی فروخته اید که آن ها را به حرف زدن ترغیب کرده است. آن ها کالاهای شما را دوست دارند و از نحوه ی برخورد شما با مشتریان خوشحالند. شما یک کار جالب انجام داده اید. اصل این است که به آن ها سوژه ای برای حرف زدن بدهید. شما هرقدر جالب تر باشید، سخنگویان بیشتر به حرف زدن ترغیب خواهند شد. مشتریان بی دلیل به شما علاقه مند، یا متنفر ( یا دارای احساس خنثی) نخواهند شد. اگر کالاهای شما ارزش حرف زدن داشته باشند، توصیه ی بیشتری از جانب مردم خواهند گرفت. اگر کالایتان را جنجالی تر بسازید، مستقیما وارد سوژه های بحث و گفتگوی مردم می شود. این که می گوییم به مردم سوژه ای برای حرف زدن بدهید، یعنی اینکه در نحوه ی معرفی و ارائه ی کالاها، خدمات و شرکتتان، نوآوری کنید. صرف وجود شرکت شما به تنهایی دلیلی برای حرف زدن مردم نیست. حتی پورشورترین هواداران شما هم برای ادامه توجه و علاقه، مرتب به چیزهای جدید نیاز دارند. لازم نیست که همیشه به دنبال تدابیر هوشمندانه باشید. فقط باید سوژه را داغ نگه دارید.

حرف زدن به آن ها احساس خوبی می دهد

زمانی که به دیگران توصیه می کنیم چه چیزهایی بخرند، درواقع داریم معلوماتمان را به رخ می کشیم. ما می خواهیم هوشمند جلوه کنیم. بسیاری از مردم از اینکه در زمینه ی مورد علاقه شان، متخصص و صاحب نظر باشند، لذت می برند. و حالا با وبلاگ ها و جوامع مجازی، این نوع ارتباط کلامی به سطح بالاتری رسیده است. مردم در اینترنت معلومات خود را نشان می دهند و با دیگران قسمت می کنند. برخی از مردم آن قدر در مورد دانسته هایشان اشتیاق دارند که دوست دارند دیگران را هم در این لذت، شریک کنند. آن ها از اینکه مردم، نام تجاری درستی را انتخاب نکرده اند و یا کالای پست تری را خریده اند، ناراحت می شوند. این ها همان افرادی هستند که وقتی شما در فروشگاهی مشغول خرید هستید، نزد شما می آیند و به شما خرید کالاهایی را توصیه می کنند که به عقیده شان، در دنیا بهترین هستند. سعی کنید این قبیل مشتریان را شناسایی کنید و با دادن خدماتی فراتر از سایر مشتریان آن ها را در حلقه خودی ها وارد کنید.

احساس ارتباط با گروه

تمایل به عضویت در یک گروه، یکی از قوی ترین احساسات بشر است. ما به شدت خواهان داشتن ارتباط با دیگران هستیم. زمانی که شور و هیجانات خود را با گروهی از افراد با سلایق مشترک، قسمت می کنیم، به ما احساس رضایت خاطر می دهد. ما با افرادی که طرفدار تیم فوتبال یا گروه موسیقی موردعلاقه مان هستند، احساس پیوند داریم و همین طور با کسانی که در انتخاب خودرو یا لباس با ما هم سلیقه هستند. باید کاری کنید که افراد احساس تمایز کنند، گویی عضوی از خانواده ی شرکت هستند.

چند راهکار در بازاریابی شفاهی

کالاهای فوق العاده

کالاهای خوب و فوق العاده می توانند کلامی ماندگار و قابل دوام بیافرینند که موقعیت شرکت را تغییر می دهد.کالاهای وسوسه انگیز درست کنید و مطمئن باشید که مردم برای همیشه، درباره ی شما حرف خواهند زد.

خدمت رسانی درجه یک به مشتری

وقتی شما کار خاصی برای مشتریانتان انجام دهید، به طور قطع دیده خواهید شد، چون شرکت های کمی، زحمت انجام اینگونه خدمات را به خود می دهند. این روزها که خدمت رسانی خوب به مشتری کمیاب شده است، هر گونه عمل خلاقانه و محترمانه و یا گشاده دستی، حتما موضوع گفتگو خواهد شد.

منحصربه فرد بودن

خاص باشید. سعی کنید سوژه هایی بیافرینید که فقط به شما و حرفه ی شما مربوط باشند. این کار تا حدی شبیه ایده ی کلاسیک بازاریابی، یعنی جایگاه سازی است. جایگاه سازی یعنی اشغال کردن یک جایگاه ویژه و منحصر به فرد در ذهن مشتری.

هدایا و یادگاری های تبلیغاتی

هیچ گاه نگذارید کسی دست خالی از پیش شما برود. به خریدارتان چیزی بدهید که در کیفش بگذارد و بعدا به دوستش، خانواده یا همکارانش نشان دهد. کمترین کاری که می توانید انجام دهید، گذاشتن کارت ویزیت و بروشورهای تبلیغاتی جیبی در روی میزهای فروش است یا اگر با مشتری رودررو برخورد ندارید گذاشتن آن ها در بسته محصولی که برایشان ارسال می کنید است. کار بهتر این است که یک چیز جالب یا حتی خوردنی در بسته های آن ها بگذارید.

یک کار خنده دار

این روزها تجارت خیلی جدی شده است. بر لب های مردم لبخند بنشانید؛ آن گاه آن ها درباره ی شما حرف خواهند زد.

 

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت فروشگاهی
  3. طراحی سایت تهران
  4. طراحی سایت
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت فروشگاهی
  8.  

 



:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

دو روش اصلی برای ردگیری عملکرد ذهنی مشتریان بالقوه وجود دارد :

از طریق FMRI و EEG که به الکتروگرافی معروف است.

از نظر تخصصی در تصویربرداری مغزی از آهن ربای خاصی برای ردگیری جریان خون در مغز در زمان پاسخگویی آزمایش شونده به یک محرک، استفاده می شود. این کار به آنها اجازه می دهد تا وارد مرکز لذت افراد شوند، و از این طریق بازاریابان در میابند چه عملکرد و ویژگی های خاصی منجر به تحریک افراد می شود. این محرک ها ممکن است رنگ، تصویر، صدا، چیدمان، بسته بندی، رایحه، ویژگی های فیزیکی یا هر عامل دیگری که به نوعی با احساسات افراد در ارتباط است، را شامل شود.

از طرفی دیگر EEG بسیار ارزان تر از FMRI است و از طریق کلاهی که الکترودهایی روی آن نصب شده موج های الکترونیکی تولید شده توسط مغز را اندازه گیری می کند و این امکان را برای محققان فراهم می آورد تا هیجانات و احساساتی مانند خشم، هیجان و اندوه را ردگیری کنند.
البته آنچه محققان و متخصصان این حوزه بر آن تاکید دارند آن است که این روش قادر به ذهن خوانی و پی بردن به امیال و آرزوهای درونی انسان نیست و صرفاً اطلاعات ناخودآگاه اما مشخص افراد در مورد واکنش به محرک های مختلف را نشان می دهد.

کاربرد بازاریابی عصبی در حوزه های مختلف بازاریابی

کاربرد بازاریابی عصبی در حوزه های مختلف بازاریابی

بازاریابی عصبی در تحقیقات بازار

بیشتر کمپین هایی که از نورومارکتینگ بهره می گیرند تحت تحقیقات بازار خود از آن بهره می برند. این کمپین ها متخصص در ارزیابی تبلیغات، تبلیغات تجاری، محصول جدید یا حتی اندازه گیری واکنش مخاطبان به پخش تبلیغات و کلیپ های تبلیغاتی خواهد بود.

آنکور به معنی لنگر و قلاب است و در صنعت تبلیغات به این معناست که چیزی یا کالایی را به یک چیز یا مفهوم مطلوب متصل کنند؛ در دنیای فروش و تبلیغات برای اینکه چیزی فروش برود آنکورسازی انجام می شود؛ مثلاً در تبلیغات لاستیک، کمربند ایمنی را نشان می دهند که بیان می کند آن کمربند ایمنی همان لاستیک خوب است. چون کمربند ایمنی در ذهن ها با مفهوم ایمنی تعریف شده است و حالا برای لاستیکی که می خواهد نشان دهد ایمن است کمربند ایمنی را به تصویر می کشند.

 

این قلاب ها اساساً ذهن انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند. این قلاب ها اساساً ذهن انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند. مثال دیگر این است که وقتی می خواهند لوازم خانگی فروخته شود یک خانواده خوشبخت را نشان می دهند که این لوازم خانگی در خانه شان است. در واقع برای این خانواده خوشبخت تصویری ساخته می شود مثل اینکه در یک چمن زار به پیک نیک رفتند و بچه هایی در حال بازی هستند که بعد مادر صدایشان می زند و مثلاً یک نوع مربایی روی کره شان مالیده می شود. تبلیغات رابطه عمیقی با احساس افراد دارد. در مثالی واضح تر می توان بیان کرد که برای فروش بیمه عمر یک مجلس شادی متشکل از جوانان مناسب نیست. زیرا که در این سن معمولا جوانان به چنین موردی فکر نمی کنند و عالم تفکراتشان متفاوت تر است. بازاریابی عصبی درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده آن است تا از آن برای بهبود عملیات بازاریابی استفاده کنیم. این واژه برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ مطرح شد و با استقبال چندانی روبرو نشد تا در سال های اخیر که این اصطلاح بخشی از سخنرانی های همایش ها و مقالات مختلف را به خود اختصاص داده است.


هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام های بازاریابی به دیگران و افزایش احتمال خرید توسط مخاطب است. در نتیجه بودجه بازاریابی و تبلیغات کاهش می یابد. اغلب شرکت های بزرگ قبل از تولید یک محصول تحقیقات بازار انجام می دادند تا محصول مورد علاقه مشتریان را تولید کنند. آن ها از مردم می پرسیدند که دوست دارید محصول بعدی ما چگونه باشد، رنگ و بسته بندی چه باشد و چه خصوصیاتی داشته باشد. سپس با توجه به نتایج نظرسنجی و تحقیقات بازار محصولی جدید تولید می کردند. سپس اتفاق عجیبی رخ می داد. آن محصول جدید که دقیقاً با خواسته ها و سلایق مشتریان تولید شده بود با شکست مواجه می شد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی شرکت کرده بودند هیچ گاه محصول مورد نظر را خریداری نمی کردند. بازاریابان کم کم به این نتیجه رسیدند که پاسخ اغلب افراد در تحقیقات بازار با رفتار خرید آن ها تفاوت دارد و گاهی کاملاً متناقض است. بنابراین همیشه نمی توان از مشتری پرسید که محصول مورد علاقه اش کدام است و سپس با تولید آن محصول به موفقیت رسید.

سؤال بسیار کلیدی آن است که تصمیمات خرید توسط کدام قسمت مغز انجام می شود؟ نکته مهمی که در بازاریابی سنتی به آن توجهی نمی شود این است که تصمیمات خرید ما اغلب با مغز قدیم انجام می شود! تا به حال بازاریابان فکر می کردند تمامی خریدها با بخش منطقی مغزمان انجام می شود. البته همیشه در طول تاریخ بازاریابان می دانستند که احساسات بر تصمیمات خرید تأثیر دارد. ولی اکنون مشخص شده است که تأثیرگذاری بخش احساسی و مغز قدیم بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می کردیم. بنابراین پس از پی بردن به این مهم که بخش عمده خرید مشتریان توسط احساسشان انجام می گیرد، شرکت های بزرگ و به دنبال آن شرکت های کوچک تر شیوه سنتی تبلیغات را رها کرده و به بازاریابی عصبی روی آورند. بدین گونه که احساس مشتری را مستقیما نشانه می گیرند و از آن برای فروش بیشتر و بیشتر استفاده می کنند.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 203
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()