نوشته شده توسط : جعفر

 

 

بازی با احساسات مخاطبان می‌تواند مانند یک شمیر دو لبه باشد و هم نتایج خوب و هم نتایج بدی را به‌وجود آورد. در این مطلب می‌خواهیم بیشتر درباره بازاریابی حسی یا Sensitive Marketing صحبت کنیم.
برای رسیدن به فروش بیش‌تر در یک شرکت یا یک مجموعه باید از مدل‌های مختلف بازاریابی استفاده کرد. هر کدام از شاخه‌های بازاریابی می‌توانند قسمتی از مشکلات مربوط به فروش را برطرف کنند و در نهایت استفاده از چند نوع بازاریابی به صورت هم‌زمان می‌تواند تغییرات چشم‌گیری در سنجه‌های کلیدی سازمان به وجود بیاورد. همانطور که می‌دانید مدل‌های مختلفی از بازاریابی وجود دارد و در این مقاله قرار است در مورد بازاریابی حسی صحبت کرده و ابعاد مختلف این نوع بازاریابی را بررسی کنیم.

تعریف بازاریابی حسی یا sensitive marketing

بازاریابی حسی نوعی از بازاریابی است که به صورت یکپارچه و سیستمی، مخاطبان و مشتریان هدف را از طریق ارتباطات برند (شرکت) شناسایی کرده و هدف خود را روی این دسته از مخاطبان تنظیم می‌کند. این نوع بازاریابی سعی می‌کند حواس مصرف‌کننده را به خود جلب کند تا بتواند تاثیر مناسبی روی تصورات و رفتار آن‌ها داشته باشد. بازاریابی حسی در سطح‌های مختلفی با کاربران و مشتریان ارتباط برقرار می‌کند و به همین خاطر می‌تواند رضایت‌مندی، وفاداری و احساسات مناسبی نسبت به برند در ذهن مشتری تداعی کند.

ویژگی های بازاریابی حسی یا sensitive marketing

هر کدام از مدل‌های بازارایی ویژگی‌های منحصر به فردی دارند که باعث تمایز آن می‌شود؛ بازاریابی حسی نیز دارای ویژگی‌هایی است که تا حد زیادی منحصر به فرد است و می‌تواند نتایج بسیار خوبی برای برند داشته باشد. البته بازاریابی حسی بسته به نوع استفاده ممکن است ویژگی‌های مختلفی در کسب‌وکار داشته باشد، اما به طور کلی دارای ویژگی‌های زیر است:

  • ارتباط دوسویه و تجربه محور با مشتری
  • دیده شدن بیش‌تر برند
  • متمایز شدن برند و رفتن به سمت معیارهای برند لوکس
  • درگیر کردن مشتری و کاربر برای خرید خودجوش محصول یا خدمت
  • تقویت حس وفاداری مشتری
  • تبلیغات دهان به دهان
  • تقویت ارتباط با برند
  • کمک به حفظ و توسعه سهم بازار

مزایای بازاریابی حسی

یکی از مهم‌ترین مواردی که در بازاریابی حسی وجود دارد مزیت‌های آن است که در دیگر مدل‌های بازارایابی وجود ندارد. برای گرفتن بهترین نتیجه باید قبل از استفاده از بازاریابی حسی مزیت‌های مختلف آن را بررسی کنید و در صورتی که با اهداف شما هم‌خوانی دارد آن را استفاده کنید. مهم‌ترین مزیت‌های بازاریابی حسی به صورت زیر است.

  • تقویت تبلیغات زبانی
  • تقویت ارتباط حسی با برند
  • تقویت وفاداری مشتریان
  • کمک به رویکرد استراتژیک سازمان

عناصر اصلی استراتژی بازاریابی حسی

برای رسیدن به بهترین نتیجه و بازدهی بازاریابی حسی باید شناخت درستی از عناصر استراتژی بازاریابی داشته باشید. در ادامه مطلب عناصر مختلف sensitive marketing را بررسی می‌کنیم.

  1. چیدمان: چیدمان دقیقا همان ترتیب‌هایی است که مشتری یا کاربر در آن به تجربه محصول می‌پردازد. اگر قسمت‌های مختلف محصول یا خدمت از چیدمان درستی برخوردار باشند به تجربه خوشایند مشتری کمک می‌کنند.
  2. تبلیغات دهان به دهان: تبلیغات دهان به دهان شاید تاثیری بسیار بیش‌تر از کمپین‌های تبلیغاتی گران قیمت داشته باشد اما قاعدتا برای رسیدن به تبلیغات دهان به دهان باید محصول کاملا پذیرفتنی و مناسبی داشته باشید. اگر محصول یا خدمت نهایی شما مشکل داشته باشد تبلیغات دهان به دهان صورت می‌گیرد اما نه در جهت تقویت برند شما بلکه در جهت تخریب برندتان.
  3. تعامل: ارتباط دو طرفه بین مشتری و برند یکی از اصلی‌ترین عنصرهای بازاریابی حسی است، شما همواره باید دقت زیادی روی تعامل با مخاطب‌تان داشته باشید. امروزه به کمک شبکه‌های اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی تعامل با مشتریان ساده‌تر شده است.
  4. قیمت: استراتژی‌های مربوط به قیمت‌گذاری بسیار اهمیت دارند و حتی دلیل شکست بسیاری از محصولات هم موضوعات مربوط به قیمت‌گذاری آن‌ها است. اگر محصول یا خدمت شما قیمت‌گذاری درستی نداشته باشد مشکلات زیادی در بازار برای شما به وجود می‌آید و احتمالا کاربر به سراغ محصولات رقیب شما می‌شود. البته قیمت پرداختی مشتری بر اساس تجربه مشتری است به این معنا که هر چه تجربه مشتری بیش‌تر باشد رضایت وی بیش‌تر و در نتیجه آمادگی او برای هزینه پرداختی هم بیش‌تر است.
  5. تجربه: شاید اصلی‌ترین عنصر بازاریابی حسی عنصر تجربه باشد. تجربه خوب یا بد مشتری می‌تواند نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت شرکت شما داشته باشد. برند باید همیشه سعی کند که تجربه کاربران و مشتریان‌اش را در بالاترین سطح ممکن حفظ کند.

مهمترین روش های بازاریابی حسی

روش‌های بازاریابی حسی دقیقا همان حواس پنج‌گانه انسان است. شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و بینایی همان روش‌های بازاریابی حسی است که شنوایی و بینایی نقش پررنگ‌تری در جلب نظر مخاطب دارند. برای مثال بیلبوردهای تبلیغاتی را در نظر بگیرید که سهم عمده‌ای از تبلیغات حال حاضر را در اختیار دارند، بیلبوردها و بسیاری روش‌های تبلیغاتی دیگر فقط حس بینایی شما را درگیر می‌کنند و به همین خاطر است که بینایی را مهم‌ترین روش بازاریابی حسی می‌دانند.

عملکرد بازاریابی حسی یا sensitive marketing

بازاریابی حسی یا sensitive marketing به چند عامل مختلف وابسته است که در ادامه این عوامل را ذکر کرده‌ایم:

  • تناوب: شما باید بتوانید تناوب خوبی را برای برنامه بازاریابی خود رعایت کنید.
  • مدت: مدت زمان کمپین بازاریابی شما اهمیت دارد و نمی‌تواند بیش از یک زمان مشخص باشد.
  • شفافیت: شفافیت بهترین چیزی است که مخاطبان دوست دارند.
  • انتخاب مجری مناسب برای کمپین: بهترین ایده‌ها توسط بدترین مجریان نابود خواهند شد.

چگونه بازاریابی حسی موفقی پیاده سازی کنیم

پیاده‌سازی یک کمپین بازاریابی حسی کار چندان سختی نیست اما باید دقت زیادی داشته باشید تا بتوانید اثرات مورد نظرات را روی مخاطب به وجود بیاورید. پیاده سازی موفق یک sensitive marketing نیازمند شناخت درست احساسات، نقطه ضعف‌ها و نیازهای مشتری است.

نمونه های موفق بازاریابی حسی

اگر خاطرتان باشد در بسیاری از تبلیغات مواد شوینده ایرانی از صدای خاصی استفاده می‌شود که در اثر کشیده شدن دست روی سطوحی مانند شیشه ایجاد می‌شود. متخصصان بازاریابی حسی در ایران متوجه شدند که مردم ایران این صدا را به عنوان صدای تمیز بودن سطح یا شیشه می‌شناسند و از همین رو در کمپین‌ها و تبلیغات از این صدا نهایت استفاده را بردند.

جمع‌بندی

بازاریابی حسی می‌تواند نقش مهمی در بهبود تبلیغات و افزایش فروش شما داشته باشد البته این موضوع به شرطی اتفاق می‌افتد که شما تحقیقات درستی صورت داده باشید. بازاریابی حسی با علوم روان‌شناسی و عصبی رابطه بسیار نزدیکی دارد به همین خاطر کمک گرفتن از کارشناسان روان‌شناسی می‌تواند نتایج بسیار مثبتی در کمپین‌های شما داشته باشد.

منابع:

https://tejarat-online.blogiran.net/

https://digital-marketing.blogiran.net/

https://web24.blogiran.net/

https://web-oline.blogiran.net/

https://tejarat-farda.blogiran.net/

https://digimarket.blogiran.net/

https://online24.blogiran.net/

https://webkaran.blogiran.net/

https://webinja.blogiran.net/

https://market-bazar.blogiran.net/



:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 
 جايي كه سازمانها بيشتر بر روي مشتري متمركز هستند و انرژي مي گذارند برندينگ يك جهش فرهنگي در دنياي كسب و كار است.
 
برندينگ از مباحث مهم و اصلي استراتژي هاي محصول Product Strategy)) به شمار مي رود و چنانچه در صنعت ساختمان مشخصات ملك و ساختمان را به عنوان استراتژي محصول در نظر بگيريم موضوع برندينگ يا همان تثبيت نام تجاري ركني اساسي در زيرگروه آن خواهد بود كه موجب ضمانت محصول از جانب مصرف كننده مي شود، به طوري كه مي تواند توليد كننده را قادر سازد سهم قابل توجهي از بازار مصرف كننده را جذب نمايد و حس وفاداري نسبت به محصول را براي مشتري ايجاد كند، هر چند كه وفاداري نسبت به نشان تجاري، نه تنها به تمايل افراد به تكرار خريد يك نشان تجاري يكسان در زمانهاي مختلف اشاره دارد، بلكه به تعهد رواني و تمايل نگرشي به سوي يك نشان تجاري نيز تاكيد مي‌كند.
 
بنابراين مشتريان وفادار به يك نشان تجاري نه تنها يك نشان را مي خرند بلكه حتي زماني كه يك گزينه بهتر به بازار مي آيد، همچنان به نشان تجاري پيشين وفادار مي مانند بطوريكه مشتري محصولات جايگزين را حتي با پيشنهاد قيمت پايين تر رد مي كند.
 
صنعت ساختمان يكي از صنايع رو به رشد كشور است و طي سال هاي گذشته كه بينش مصرف‌كنندگان در كشور رشد داشته، در زمينه برندينگ نيز در اين صنعت فعاليت هايي صورت گرفته است. البته برندينگ در صنعت ساختمان كاملا با معنا بوده، ليكن در ايران، جديد به نظر مي رسد چرا كه اگر شما از يك فرد معمولي در ايران بخواهيد چند برند لوازم صوتي، پوشاك و حتي متريال ساختمان را نام ببرد نام هاي زيادي را مطرح خواهد كرد ليكن براي يافتن نام چند برند ساختماني( شركت يا اشخاص معمار يا سازنده) بايد مدت زمان بيشتري را صرف كنيد.
 
اين در حاليست كه امروزه خريداران املاك و مستغلات در ميان انبوه سازندگان به دنبال كساني هستند كه صرفا" حقيقت را در مورد محصولات خود ارائه نمايند، آن‌ها به دنبال تخصص و هويت در ساختمان اند، در زماني كه خريداران اطلاعات خود را در اين زمينه گسترش مي دهند ديگر سازندگان نمي توانند با ارائه اطلاعات جزئي از محصول خودو يا چاپ چند عكس خيره كننده درمجلات آنها را به فروش برسانند، زمان تغيير كرده است و مساله اصلي در بازاريابي ساختمان، بناي پايگاهي است كه در آن، در جايگاه نخست باشيد، زيرا وارد شدن به دنياي ذهن مشتري بسيار ساده تر از آن است كه او را متقاعد سازيد محصولي كه شما ارائه مي دهيد بهتر از محصولي است كه،پيشتر از شما به ذهن او وارد شده است و از آنجايي كه هنوز در صنعت ساختمان ايران نام هاي زيادي به ذهن مشتري وارد نشده است بازاري بكر پيش روي تمام كساني خواهد بود كه در اين زمينه برنامه ريزي و سرمايه گذاري نمايند.
 
برند پيشگام، هميشه در هر زمينه اي، نخستين نام تجاري است كه در ذهن مشتري جا مي گيرد. بازاريابي جنگ نگرش هاست نه جنگ محصولات و در نهايت توليدكنندگان در مي يابند كه قدرت بازار در دست صاحبان برندهاست.
 
در همين راستا شركت سرمايه گذاري خانه سازي ايران در صدد توجه به اين امر مهم برآمد و با تشكيل كار گروه متناسب با توجه به گذشتن نزديك به پنج دهه از فعاليت خود در صنعت ساختمان و پروژه هاي جاري و جهت گيري استراتژيك به سمت بازاريابي هدفمند ، ورود به رقابت در عرصه محصولات و ايجاد زنجيره تامين در تحصيل منابع مورد نياز در رسيدن به اهداف و افق عالي شركت مي باشد و اين امر ميسر نخواهد شد جز اين كه به عنوان يك بنگاه اقتصاد محور به مراتب SWOT گروه خانه سازي پرداخته و در صدد بهره جستن از ظرفيت هاي پيش رو و فائق آمدن بر مشكلات موجود باشد.


:: بازدید از این مطلب : 155
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 20 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

الگوریتم برت گوگل چیست و چگونه کار می‌کند؟ از نظر بسیاری از کارشناسان حوزه تخصصی هوش مصنوعی گوگل در حال حاضر قدرتمندترین و گسترده ترین هوش مصنوعی در دنیا به حساب می آید. تغییرات مداوم الگوریتم های گوگل به این سایت کمک کرده است که دائما در جهت بهبود کیفیت نتایج سرچ و ارتقا کیفیت خدمات خود حرکت کند. الگوریتم برت BERT گوگل یکی از انقلابات صنعت سرچ های اینترنتی به حساب می آید که هدف آن بهتر کردن و با کیفیت کردن نتایج سرچ کاربران بوده است. این الگوریتم که بر اساس هوش مصنوعی ارتقا یافته گوگل در حال گسترش است بزرگ ترین حرکت گوگل برای درک بهتر زبان گفتار نیز به حساب می آید تا از این طریق درک گوگل به درک انسانی نزدیک تر شود.

الگوریتم برت BERT گوگل

 

کلمه BERT از عبارت Bidirectional Encoder Representations from Transformers گرفته شده است و به یک مدل زبانی اشاره می‌کند. معنی لغوی این عبارت «ارائه‌ کدگذاری شده دو مسیره از انتقال‌دهنده‌ها» است. این مدل زبانی برای تشخیص معنی صحیح کلماتی که چند ترجمه دارند، در جمله به کار می رود.

اهداف مهم الگوریتم BERT

درک معنای کلمات در جمله

همان طور که می‌دانید کلمه شیر دارای معانی متعددی در زبان فارسی است. قبل از آپدیت برت اگر شما عبارت «چه شیری بخوریم؟» را جستجو می‌کردید، ممکن بود گوگل به عبارت «بخوریم» توجهی نکند و عکس‌ها و لینک‌های مربوط به شیر باغ‌وحش را به ما نمایش دهد. اما بعد از آپدیت برت گوگل متوجه عبارت «بخوریم» می‌شود و نتایجی را به ما نشان می‌دهد که حاوی شیر خوردنی است یا ارتباط نزدیکی به آن دارد.

درک زبان محاوره

اگر چند سال پیش شما به صورت محاوره اقدام به سرچ در گوگل می کردید ممکن بود که گوگل به دلیل درک ناقص از لغت محاوره نوشته شده نتواند نتایج مناسبی برای شما لیست کند اما با استفاده از الگوریتم برت این امکان برای گوگل فراهم شده است جملات محاوره را درک کرده و بر اساس معنای واقعی آنها به شما نتایجی را نمایش دهد. برای مثال اگر شما عبارت (کدوم رستوران غذاش خوبه) را در گوگل جست و جو کنید، گوگل دقیقا مطالبی رو برای شما نمایش میده که درباره کیفیت غذای رستوران ها هست.

درک غلط های املایی

غلط املایی در تمام زبان ها یک امر رایج است. حال این غلط ها می تواند به صورت سهوی اتفاق بیفتد یا به دلی عدم وجود دانش کافی کاربران در خصوص موضوعی خاص باشد. الگوریتم برت به گوگل کمک می کند که در ک بهتری از غلط های احتمالی در کلمات مختلف داشته باشد تا نتایج بهتری به کاربر نمایش داده شود. این الگوریتم ابتدا برای زبان انگلیسی راه اندازی شد و در طول زمان به تعداد زبان های مورد استفاده آن افزوده شد و امروز ۷۲ زبان را پوشش می دهد.

سئو بر اساس الگوریتم BERT

آقای دنی سالیوان یکی از افراد تیم گوگل در صفحه توییتر خود نوشته که با وجود اضافه شدن الگوریتم برت نیازی به سئوی هیچ محتوایی از وب‌سایت‌ها وجود ندارد. بلکه این الگوریتم صرفاً فهم گوگل را از عبارات جستجویی زیادتر می‌کند و تمرکز آن بر بهبود تجربه جست‌وجو است. بنابراین قواعدی برای سئوی این الگوریتم وجود ندارد.

نکته پایانی

سئو سایت هر روز با پیچیدگی های جدید روبرو می شود و با هوشمند شدن الگوریتم های گوگل امکان استفاده از ترفند های قدیمی در جهت بهبود رتبه یک سایت از بین می رود. در حال حاضر دو موضوع مهم برای سئو هر سایتی وجود دارد یکی طراحی سایت اصولی بر اساس استانداردهای کد نویسی و دوم توجه ویژه به تولید محتوای غنی و با کیفیت. در خصوص طراحی سایت بر اساس استاندارد های روز دنیا توصیه می کنم که مقالات طراحی سایت شرکتی و طراحی سایت فروشگاهی شرکت طراحی سایت پیام آوا را مطالعه کنید.

 


:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

بازاریابی شفاهی در یک جمله به معنی چرخیدن دهان به دهان برند یا محصولی خاص از برند شما در میان صحبت های روزمره عموم مردم است. برای مثال وقتی مدل جدید آیفون ساخته می شود به مدت چند روز تا چند هفته در میان بسیاری از مردم آمریکا درباره این محصول صحبت می شود و خود این موضوع منجر به افزایش فروش این محصول در میان مدت نیز می شود. به طور کلی آدم ها دوست دارند که درباره ی دیگران و ایده های جدید حرف بزنند. همینطور در مورد چیزهای خریدنی، از کالاهای بانمک و خنده دار گرفته تا چیزهایی که چندان هیجان انگیز نیستند و البته درمورد آخرین تکنولوژی های روز صنایع مختلف. بازاریابی شفاهی به مردم واقعی که با هم حرف می زنند- مشتری به مشتری – مربوط می شود.

در این مقاله سعی می کنیم نکات کاربردی در زمینه بازاریابی شفاهی در اختیار شما قرار دهیم تا بوسیله رعایت کردن نکاتی بسیار ساده در جهت استفاده از این نوع بازاریابی در تقویت برند خود عمل کنید.

بازاریابی شفاهی

  •  جلب توجه کنید

هیچ کس درباره ی شرکت ها، کالاها و آگهی های معمولی و کسالت آور حرف نمی زند. اگر می خواهید مردم راجع به شما حرف بزنند، باید یک کار جالب انجام دهید. اگر جالب نباشید، هرگز کسی یک دقیقه هم درباره ی شما مکالمه نخواهد کرد. کلام خود شما هم برنیامده، خاموش خواهد شد و بدون اینکه اثری از آن باقی بماند، محو خواهد شد. قبل از اینکه یک آگهی جدید سفارش دهید یا یک محصول جدید عرضه کنید و یا یک غذای جدید به لیست غذای رستورانتان اضافه کنید، از خودتان بپرسید: «آیا کسی در مورد این غذا به دوستانش چیزی خواهد گفت؟» قبل از اینکه آگهی و تبلیغ دیگری سفارش دهید، یک دقیقه تامل کنید. به این فکر کنید که چقدر پول صرف خواهید کرد. به این فکر کنید که شما و هزاران نفر دیگر در سراسر دنیا، چندبار از مقابل صدها آگهی گذشته اید، بدون اینکه حتی متوجه آن ها بشوید. پس آگهی جدید سفارش ندهید، مگر اینکه چیزی باشد که واقعا ارزش حرف زدن داشته باشد.

  • پیام خود را ساده سازی کنید

نقل کلامی، تنبل است. اگر می خواهید به جایی برسید، باید آن را هل بدهید. برای این منظور، باید دو کار انجام دهید: یک پیام بسیار ساده پیدا کنید و در انتشار آن به مردم کمک کنید. با یک جمله آسان که همه به راحتی آن را حفظ کنند، شروع کنید؛ مثل: «اینجا نان خامه ای تازه سرو می شود»، یا «در زمان انتظارتان برای میز خالی، نوشیدنی و خوراکی سرو می کنیم».

  • رضایت مشتریان را اولویت دهید

مشتریان رضایتمند، بهترین تبلیغ کنندگان برای شما هستند. خوشحالشان کنید. کالاهای جالب و خوش کیفیت درست کنید و خدمات و سرویس خوب ارائه دهید. برای مشتریان ، تجربه ای به یادماندنی بسازید. مشکلات را حل کنید. در سرویس دهی سنگ تمام بگذارید و خلاصه، کاری کنید که مردم را به هیجان بیاورید و در آن ها اشتیاق سفارش به دوستانشان را برانگیزید. اگر مردم شما را دوست داشته باشند، با دوستانشان درباره ی شما حرف خواهند زد. آن ها می خواهند که دوستانشان هم از چیزی که شما عرضه می کنید، لذت ببرند. از خوشحال کردن مردم، بیشتر از هر روش دیگری، نقل کلامی خواهید گرفت.

  • کسب اعتماد و احترام 

اگر مورد احترام نباشید، کلام مثبتی به دست نخواهید آورد. هیچ کس درباره ی شرکتی که دوست ندارد یا به آن اعتماد ندارد، سخن خوبی نخواهد گفت و به دوستانش معرفی نخواهد کرد، که مبادا شرمنده شود. اصول اخلاقی را درنظر بگیرید. با مشتریان خوب رفتار کنید. با آن ها حرف بزنید و احتیاجاتشان را برآورده کنید. کاری کنید که مردم با غرور، تجربه ی کار یا معامله با شما را برای هرکس که می شناسند، تعریف کنند.

بازاریابی شفاهی

مزیت های بازاریابی شفاهی

سوال اصلی که در خصوص بازاریابی شفاهی لازم است هر استراتژیست بازاریابی به آن پاسخ دهد این است که مردم چگونه به حرف زدن در خصوص برند شما ترغیب می شوند؟

  • مردم باید کالای شما را دوست داشته باشند

مردم به این علت حرف می زنند که شما کاری کرده یا چیزی فروخته اید که آن ها را به حرف زدن ترغیب کرده است. آن ها کالاهای شما را دوست دارند و از نحوه ی برخورد شما با مشتریان خوشحالند. شما یک کار جالب انجام داده اید. اصل این است که به آن ها سوژه ای برای حرف زدن بدهید. شما هرقدر جالب تر باشید، سخنگویان بیشتر به حرف زدن ترغیب خواهند شد. مشتریان بی دلیل به شما علاقه مند، یا متنفر ( یا دارای احساس خنثی) نخواهند شد. اگر کالاهای شما ارزش حرف زدن داشته باشند، توصیه ی بیشتری از جانب مردم خواهند گرفت. اگر کالایتان را جنجالی تر بسازید، مستقیما وارد سوژه های بحث و گفتگوی مردم می شود. این که می گوییم به مردم سوژه ای برای حرف زدن بدهید، یعنی اینکه در نحوه ی معرفی و ارائه ی کالاها، خدمات و شرکتتان، نوآوری کنید. صرف وجود شرکت شما به تنهایی دلیلی برای حرف زدن مردم نیست. حتی پورشورترین هواداران شما هم برای ادامه توجه و علاقه، مرتب به چیزهای جدید نیاز دارند. لازم نیست که همیشه به دنبال تدابیر هوشمندانه باشید. فقط باید سوژه را داغ نگه دارید.

  • حرف زدن درباره برند شما یک احساس خاص و خوب به آنها الغا می کند

زمانی که به دیگران توصیه می کنیم چه چیزهایی بخرند، درواقع داریم معلوماتمان را به رخ می کشیم. ما می خواهیم هوشمند جلوه کنیم. بسیاری از مردم از اینکه در زمینه ی مورد علاقه شان، متخصص و صاحب نظر باشند، لذت می برند. و حالا با وبلاگ ها و جوامع مجازی، این نوع ارتباط کلامی به سطح بالاتری رسیده است. مردم در اینترنت معلومات خود را نشان می دهند و با دیگران قسمت می کنند. برخی از مردم آن قدر در مورد دانسته هایشان اشتیاق دارند که دوست دارند دیگران را هم در این لذت، شریک کنند. آن ها از اینکه مردم، نام تجاری درستی را انتخاب نکرده اند و یا کالای پست تری را خریده اند، ناراحت می شوند. این ها همان افرادی هستند که وقتی شما در فروشگاهی مشغول خرید هستید، نزد شما می آیند و به شما خرید کالاهایی را توصیه می کنند که به عقیده شان، در دنیا بهترین هستند. سعی کنید این قبیل مشتریان را شناسایی کنید و با دادن خدماتی فراتر از سایر مشتریان آن ها را در حلقه خودی ها وارد کنید.

  • صحبت درباره برند شما منجر به ارتباط گروهی می شود

تمایل به عضویت در یک گروه، یکی از قوی ترین احساسات بشر است. ما به شدت خواهان داشتن ارتباط با دیگران هستیم. زمانی که شور و هیجانات خود را با گروهی از افراد با سلایق مشترک، قسمت می کنیم، به ما احساس رضایت خاطر می دهد. ما با افرادی که طرفدار تیم فوتبال یا گروه موسیقی موردعلاقه مان هستند، احساس پیوند داریم و همین طور با کسانی که در انتخاب خودرو یا لباس با ما هم سلیقه هستند. باید کاری کنید که افراد احساس تمایز کنند، گویی عضوی از خانواده ی شرکت هستند.

راهکارهای اجرایی در بازاریابی شفاهی

  • کالاهای فوق العاده تولید کنید

کالاهای خوب و فوق العاده می توانند کلامی ماندگار و قابل دوام بیافرینند که موقعیت شرکت را تغییر می دهد.کالاهای وسوسه انگیز درست کنید و مطمئن باشید که مردم برای همیشه، درباره ی شما حرف خواهند زد.

  • خدمات رسانی با کیفیت داشته باشید

وقتی شما کار خاصی برای مشتریانتان انجام دهید، به طور قطع دیده خواهید شد، چون شرکت های کمی، زحمت انجام اینگونه خدمات را به خود می دهند. این روزها که خدمت رسانی خوب به مشتری کمیاب شده است، هر گونه عمل خلاقانه و محترمانه و یا گشاده دستی، حتما موضوع گفتگو خواهد شد.

  • منحصر به فرد باشید

خاص باشید. سعی کنید سوژه هایی بیافرینید که فقط به شما و حرفه ی شما مربوط باشند. این کار تا حدی شبیه ایده ی کلاسیک بازاریابی، یعنی جایگاه سازی است. جایگاه سازی یعنی اشغال کردن یک جایگاه ویژه و منحصر به فرد در ذهن مشتری.

  • هدایا و یادگاری های تبلیغاتی

هیچ گاه نگذارید کسی دست خالی از پیش شما برود. به خریدارتان چیزی بدهید که در کیفش بگذارد و بعدا به دوستش، خانواده یا همکارانش نشان دهد. کمترین کاری که می توانید انجام دهید، گذاشتن کارت ویزیت و بروشورهای تبلیغاتی جیبی در روی میزهای فروش است یا اگر با مشتری رودررو برخورد ندارید گذاشتن آن ها در بسته محصولی که برایشان ارسال می کنید است. کار بهتر این است که یک چیز جالب یا حتی خوردنی در بسته های آن ها بگذارید.

  • به مشتریهایتان لبخند هدیه دهید

این روزها تجارت خیلی جدی شده است. بر لب های مردم لبخند بنشانید؛ آن گاه آن ها درباره ی شما حرف خواهند زد.

نکته پایانی

بازاریابی شفاهی در مراحل برندسازی و تقویت برند، می تواند به تحول و رشدی شگرف در میزان فروش و افزایش مشتریان وفادار شما منجر شود. همچنین استفاده از تکنولوژی های ارتباط جمعی، شبکه های اجتماعی مجازی و داشتن یک وبسایت حرفه ای و کاربر پسند از ملزومات اساسی بازاریابی شفاهی به حساب می آید. ما در شرکت پیام آوا پردازش با ارائه خدمات حرفه ای طراحی سایت شرکتی و طراحی سایت فروشگاهی به شما عزیزان کمک می کنیم که ملزومات و مقدمات اجرای استراتژی های مختلف بازاریابی در فضای دیجیتال را برای شرکت خود فراهم کنید. طراحی سایت حرفه ای اولین گام برای اجرای کمپین های تبلیغاتی دیجیتال است.



:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر
افزایش بازدید سایت یکی از مهمترین اهداف مدیران دیجیتال مارکتینگ و سئو سایت است. در این میان با توجه به اینکه نزدیک به ۸۰ درصد سرچ های اینترنت از طریق گوگل انجام می شود، استفاده از راهکارهای مختلف سئو سایت برای افزایش ترافیک سایت بسیار مهم خواهد بود. در این مقاله برخی از مهمترین مواردی که وب سایت معتبر MOZ برای بهبود وضعیت سئو بیان کرده را در اختیارتان قرار می دهیم. گوگل هر ماه تغییراتی در الگوریتم های خود می دهد و در نتیجه باید به  اصول سئو سایت برای گوگل توجه ویژه داشته باشیم.

توضیحات متا تگ ها

توضیحات متا تگ ها یکی از پایه ای ترین موارد سئو یک سایت است. این موضوع به ربات های گوگل کمک می کند که درک درستی از محتوای درج شده در وبسایت شما داشته باشند. برای مثال متای دسکریپشن که بر اساس گفته های مدیران گوگل از مهمترین موضوعات صفحات برای کسب رتبه به حساب می آید باعث می شود که یک خلاصه چند کلمه ای از صفحه مورد نظر در اختیار مخاطب قرار بگیرد. گوگل این خلاصه را با آنالیز دقیق در کسب رتبه وبسایت ها لحاظ می کند. متا تگ ها و بهینه سازی آنها از اولیه ترین موضوعات اصول سئو به حساب می آیند.

آدرس صفحات در وب سایت

آدرس صفحات باید هم راستا با عنوان مطلب درج شود. کلمه کلیدی شما در آدرس صفحه اگر به صورت انگلیسی نوشته شود نتیجه بهتری خواهد داشت اما آدرس های زبان فارسی نیز برای سئو سایت شما کفایت می کند. بعد از درج مطلب مطمئن شوید که آدرس شما در سایت مپ وبسایتتان بدون مشکل ایجاد می شود و در سرچ کنسول نیز بررسی کنید که آدرس جدید در گوگل ایندکس شده باشد.

انکور تکست

انکور تکست یا کلمه ای که در یک متن و صفحه شما به آن تاکید می شود یکی دیگر از موضوعاتی است که می تواند منجر به بهبود عملکرد سئو سایت شما شود. وقتی مخاطب شما با واژه ای در متن شما برخورد می کند که معنی آن را به درستی درک نمی کند شما می توانید با ایجاد یک لینک داخلی و یا خارجی مخاطب را برای درک بهتر آن کلمه و مفهوم کمک کنید. لینک بیلدینگ یا همان لینک سازی های داخلی توسط این انکور تکست ها در سرتاسر وبسایت شما باید ایجاد شود تا یک شبکه به هم پیوسته منطقی از مطالب در اختیار خوانندگان قرار گیرد. این موضوع به ربات های گوگل هم کمک می کند که ارتباط موضوعی میان صفحات وبسایت شما را بهتر درک کنند و از این طریق صفحات مهم وبسایت شما به راحتی برای آنها قابل تشخیص خواهد بود.

اهمیت محتوا در سئو

محتوا در سئو سایت اصلی ترین و مهمترین بخش پروژه سئو شما محسوب می شود. اما یادتان باشد که محتوا را برای مخاطبان تولید کنید نه اینکه صرفا برای پر کردن صفحات وبسایت و ایجاد لینک های داخلی اقدام به تولید محتوای بی کیفیت کرده باشید.
وقتی شما یک محتوای بسیار عالی و با کیفیت در یک موضوع تخصصی تولید می کنید به مخاطب احترام می گذارید و در نتیجه کاربرانی که وارد وبسایت شما می شوند مدت زمان بیشتری را در صفحات مختلف سایت شما می گذرانند. این موضوع باعث می شود که نرخ پرش وبسایت شما نیز کاهش یابد و گوگل بفهمد که مطلب شما از نظر مخاطبان مختلف با ارزش تلقی شده است. بنابراین محتوای غنی از مهمترین موضوعات در اصول سئو سایت به حساب می آید.

ریسپانسیو بودن وب سایت در موبایل

در ۵ سال گذشته تعداد کاربران اینترنت که از گوشی های موبایل خود برای بازدید صفحات وب استفاده می کنند به شدت افزایش یافته است. بر اساس آمار بیش از ۵۰ درصد ترافیک امروز اینترنت از طریق گوشی های موبایل انجام می شود و در نتیجه یکی از فاکتور های مهم سئو از دید گوگل موبایل فرندلی بودن صفحات وبسایت شما است. بنابراین مطمئن شوید که صفحات وبسایت شما در تمام دستگاه های مختلف اعم از کامپیوتر، موبایل، تبلیت و … به درستی و واضح نمایش داده می شود. پیشنهاد می کنم در صورتی که اقدام به طراحی سایت می کنید حتما از همان ابتدا از شرکت طراحی سایت بخواهید این موضوع را برای شما اجرایی کند.

استفاده از محتوای مختلف

در سالهای گذشته سئو کارها بیشتر بر محتواهای متنی تاکید داشتند چرا که الگوریتم های گوگل بر اساس واژه ها و لغات و مفاهیم از این دست آنالیز خود را برای رتبه دهی انجام می دادند. اما در یکی دو سال گذشته این روند کمی تغییر کرده است و انتظار می رود که در سالهای آینده نیز توجه گوگل به ترکیبی از محتواهای متنی، تصویری و ویدئویی جلب شود. بنابراین سعی کنید در صفحات وبسایت خود از ترکیبی از این مطالب استفاده کنید تا هم مخاطب بیشتری را به سمت وبسایت خود هدایت کنید و هم از دید الگوریتم های گوگل با کیفیت ارزیابی شوید.

سرعت لود شدن مطالب وب سایت

سرعت در دنیای ما سرسام آور شده است. سرعت در زندگی شهری، اتوموبیل ها و تمام کارهای روزمره یک اصل جدایی ناپذیر امور ما شده است. وقتی کاربران اینترنت صفحه وبسایت شما را باز کنند اما سرعت لود شدن مطالب شما پایین باشد به سرعت از سایت شما خارج می شوند. این موضوع باعث می شود که رتبه های پایینی در الگوریتم های گوگل نیز کسب کنید. گوگل به شدت در خصوص سرعت لود شدن مطالب وبسایت ها حساس است و در صورتی که میزان لود شدن سایت شما از ۵ ثانیه بیشتر باشد احتمال قرار گرفتن شما در رتبه های اول گوگل بسیار پایین خواهد بود.

دکمه اشتراک گذاری

شبکه های اجتماعی نوع ارتباط برقرار کردن جامعه انسانی را متحول کرده است. وقتی مطلب جدیدی در درون وبسایت خود منتشر می کنید باید از قابلیت های شبکه های اجتماعی برای دیده شدن آن مطلب به نحو احسن استفاده کنید. بنابراین در طراحی وبسایت خود دکمه های اشتراک گذاری در صفحات اجتماعی را حتما لحاظ کنید تا از این طریق بتوانید ترافیک بیشتری به سمت وبسایت خود ایجاد کرده باشید. اصول سئو برای سایت های جدید توجه ویژه برای تعامل با شبکه های اجتماعی است بنابراین این موضوع را در طراحی اولیه وبسایت خود به شدت جدی بگیرید.

اهمیت عنوان در مطلب

ساختار بندی مطلب از دید موتورهای جست و جو با تگ های H1، تا H6 در درون آن مطلب قابل تشخیص است. عنوان اصلی مطلب را با تگ H1 نمایش دهید و سعی کنید سرفصل های مهم را به ترتیب یک ساختار سلسله مراتبی تا H6 ادامه دهید. اما یادتان باشد تگ H1 را فقط یک بار و تنها برای عنوان اصلی مطلب استفاده کنید.

پاسخ به سوال مخاطبان

وب سایت شما در هر زمینه‌ای که باشد باید سعی کنید خود را به جای مخاطبتان قرار داده و به سوالاتش پاسخ بدهید، به صورتی که دیگر لازم نباید مخاطب از شما سوال بپرسد. برای مثال می توانید از بخش پرسش و پاسخ طراحی وب سایت پارسیان مهر بازدید کنید تا با چگونگی این بخش از وب سایت ها آشنا شوید.
در آخر توصیه می کنیم که به صحبت هایی چون افزایش بازدید سایت با ربات یا اپلیکیشن افزایش بازدید وب سایت گوش نکنید زیرا سئو و بهینه سازی وب سایت و موفقیت امری است که به زمان و تخصص نیاز دارد و با این روش ها فقط فرصت و پول خود را از دست خواهید داد.

 



:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

الگوریتم گوگل پاندا ابتدا در 23 فوریه 2011 راه اندازی شد. هدف اجرای الگوریتم گوگل پاندا، دادن امتیاز بیشتر به وبسایت های دارای محتوای جذاب و کاستن حضور سایت های بی کیفیت در نتایج جستجو بود.

 

الگوریتم پاندا چیست:

گوگل در سال های گذشته خلاء بزرگ محتوای مفید را جستجو حس میکرد و شاید دیگر وقت این بود که از یک جستجوگر ساده که فقط به این نگاه میکرد که یک سایت چه تعداد از یک کلمه را بیشتر دارد تا آن را در صفحه اول قرار دهد به یک جستجوگر واقعا حرفه ای و هوشمند تبدیل شود در این زمان الگوریتم پاندا که شاید موفق ترین الگوریتم گوگل پاندا بوده است پا به میان گذاشت. شاید در ابتدا مشکلات در این الگوریتم وجود داشت اما به مروز زمان سایت های بی کیفیت و بدون محتوا و اسپمر به فراموشی سپرده شدند. البته هر الگوریتم درصد خطایی دارد اما نسبت به سال های گذشته کیفیت مطالب در صفحات اول خیلی مناسب شده است.

 

این الگوریتم یکی از مهم ترین، اثرگذار ترین و البته یکی از خطرناک ترین الگوریتم های گوگل است که خیلی از سایت ها که این الگوریتم را جدی نگرفتند الان روزگار خود را در زندان گوگل سپری می کنند و بسیار نادم و پشیمان هستند.

الگوریتم پاندا تمام تمرکز خود را بر روی محتوای وب سایت ها گذاشته و سایت هایی که محتوای بی کیفیت و یا کپی در سایت خود تولید می کنند، موجب ناراحتی و بعضی اوقات هم موجب عصبانی شدن این پاندای مهربان می شوند.

البته درباره این الگوریتم هنوز همه ی اطلاعات به دست ما نرسیده است چون بخشی از این اطلاعات، جزء رمز و راز های گوگل است. اما در این مقاله به اندازه ای که رابطه ی سایت ما با این پاندای پر حاشیه خوب شود، اطلاعات کسب خواهیم کرد.

 

 

اهداف گوگل پاندا

الگوریتم پاندا چند پدیده مشکل دار در نتایج جستجو را هدف گرفته است. این اهداف شامل موارد زیر می گردند:

  • محتوای بسیار کم: صفحات اینترنتی که دارای محتوای مرتبط بسیار کمی هستند و از نظر متنی نیز بسیار قلیل می باشند. مانند صفحاتی که دارای موضوعات متنوع اما اطلاعات بسیار کمی در هر مورد هستند.
  • محتوای تکراری: محتوای کپی شده در بسیاری از جاهای اینترنت وجود دارد. تکرار محتوا حتی در سایت خود شما هم می تواند اتفاق بیفتد. زمانی که یک متن مشخص را در چندین صفحه به صورت تکراری کپی می کنید، احتمالا با این مشکل مواجه خواهید شد. به عنوان مثال یک شرکت ممکن است 10 صفحه با نام ده شهر ایجاد کند و خدمات خود را به یک شکل در هر ده صفحه تکرار کند.
  • محتوای ضعیف: صفحاتی که شامل اطلاعات بسیار کمی درباره موضوع خود هستند.
  • فقدان آتوریتی و اعتبار: محتوایی که توسط منابعی تولید می شوند که دارای اعتبار تایید شده ای نیستند. گوگل در این زمینه تاکید کرده است که سایت هایی که نمی خواهند تحت تاثیر منفی پاندا قرار گیرند، می بایست تلاش کنند تا با انتشار اطلاعات مفید، اعتبار خود را در بین کاربران افزایش دهند.
  • مزرعه محتوا (Content Farming)صفحات بسیار زیاد بی کیفیت که اغلب محتوای خود را از سایت های دیگر جمع آوری می کنند. به عنوان مثال می توان به وبسایت هایی اشاره کرد که صفحات زیادی را با موضوعات گرفته شده از کلمات کلیدی مورد جستجو در گوگل، جمع آوری می کنند و محتوای بی ارزشی را درباره آن تولید کرده و بدون اینکه خواسته کاربران را در نظر بگیرند، می خواهند رتبه های بالا در نتایج جستجو کسب کنند.
  • محتوای بی کیفیت تولید شده توسط کاربران: به عنوان مثال وب سایت هایی که صرفا پست های مهمان که معمولا بسیار کوتاه نیز هستند منتشر می کنند. این پست ها نیز که معمولا پر از غلط های املایی بوده و فاقد اطلاعات ارزشمند می باشد.
  • نسبت تبلیغ به محتوای بالا: صفحاتی که مملو از تبلیغات هستند اما محتوایی ندارند.
  • محتوای ضعیف پیرامون لینک های مشخص: محتوای ضعیفی که صرف با هدف لینک دادن به یک سایت مشخص ایجاد شده است.
  • وب سایت های بلاک شده توسط کاربران: سایت هایی که کاربران انسانی به صورت مستقیم در نتایج جستجو بلاک کرده اند.
  • محتوای نامرتبط با عبارت مورد جستجو: صفحاتی که عنوان می کنند که مطالب مرتبط با عبارت مورد جستجو ارائه می دهند اما با ورود به آن با چیز دیگری مواجه می شویم. به عنوان مثال می توان به صفحاتی اشاره کرده که تخفیف رستوران ارائه می دهند اما در بدو ورود متوجه می شوید که هیچ تخفیفی در این صفحه وجود نداشته و صرفا با تبلیغات پر شده اند.

 

 

خط قرمز های الگوریتم پاندا:

برخی از مواردی که پاندا از آن ها خوشش نمی آید، به شرح زیر است:

*کپی کردن محتوا از سایت های دیگر ممنوع (پاندا از این کار متنفر است)

*بازنشر یک مطلب در سایت ممنوع (یعنی یک مقاله را دو بار در سایت قرار دهیم)

*محتوای بی روح ممنوع (مقاله ما باید عکس، فیلم و… داشته باشد تا باب میل پاندا شود. البته گوگل بخاطر نبود تصویر در مقاله به ما را تنبیه نمیکند)

*مقالات غیر مرتبط ممنوع (یعنی مثلاً: در یک سایت آموزشی محتوای ما موزیک های جدید باشد)

*مقاله بدون کامنت ممنوع (نظرات در سایت بسیار اهمیت دارد، البته اگر مقاله ای کامنت نداشته باشد گوگل با آن برخورد نمی کند و برای تاکید بیشتر است که این نکته در اینجا عنوان شده)

*استفاده بیش از حد از تبلیغات در سایت ممنوع (تبلیغات نباید به اندازه ای باشد که کاربر را از سایت فراری دهد)

*بروز نکردن مطالب قدیمی ممنوع (البته منظور مطالبی است که نیاز به بروز رسانی دارند و در حقیقت منسوخ شده اند)

 

الگوریتم پاندا حرف حسابش چیست؟!

الگوریتم پاندا خواستار محتوای با کیفیت است، و به لطف گوگل تا دو سال آینده در اینترنت درباره همه چیز محتوا وجود دارد و در آن زمان، همه ی سایت ها متخصص تولید محتوا شده اند(البته محتوایی با کیفیت متوسط) و وب سایتی معتبر محسوب می شود که محتوای خاص و باکیفیت تولید کند.

 

در هنگام آپدیت های جدید گوگل، جزییات مرتبط با آن را حتما مطالعه کنید تا از سلامت سایت خود با توجه به موارد نهی شده در این آپدیت ها باخبر شوید. اگر احیانا بعد از آپدیت مشخصی دچار کاهش ترافیک شدید و مطمئن بودید که علت این امر ناشی از قصور شماست، مشکل مورد نظر را حل کرده و از طریق وبمستر درخواست بخشش از گوگل کنید.

 



:: بازدید از این مطلب : 157
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

Schema مبنایی است برای یادگیری، قضاوت و تفسیر ما از جهانی که در آن زندگی می کنیم. در این مقاله می خواهیم به شما کمک کنیم تا مفهوم schema را درک کرده و از نقش آن در قضاوت و تصمیم گیری ها آشنا شوید.

 

مجموعۀ یکپارچه و سازمان سافته ای از اطلاعات و تجربیات schema های ما را شکل می دهند. schema ها مانند یک مدل و الگویی هستند که معیار و ابزار برای فهم محیط پیرامون و اطلاعاتی است که دریافت می کنیم.

schema یک چارچوب یا مفهوم شناختی است که به ما کمک می کند اطلاعات را سازمان دهی و تفسیر کنیم.

 

Schema چیست؟

Schema مجموعه ای از اطلاعات کوچک است که بیانی مشخص و از پیش تعیین شده در سایت قرار میگیرند. این روش از نشانه گذاری کار، تجزیه و تحلیل اطلاعات سایت را برای موتورهای جستجو خیلی ساده تر و موثر تر کرده و موتور های جستجو قادر خواهند بود نتایجی را که مرتبط با سوال جستجو شده کاربر باشد به نمایش بگذارند.

 

تاریخچه schema

schema بعنوان یک مفهوم پایه در ابتدا توسط یک روانشناس بریتانیایی به نام فردریک بارتلت (Frederic Bartlett) و بعنوان بخشی از نظریه یادگیری وی به کار گرفته شدند. نظریه بارتلت می گفت که شناخت ما از جهان با شبکه ای از ساختارهای روانیِ انتزاعی شکل می گیرد.

فرایندهایی که schema به طریق آنها تعدیل و یا تغییر می کنند، ادغام (جذب) و تطبیق نام دارند. در ادغام، اطلاعات جدید در schema های از پیش موجود تلفیق می شود. در فرایند تطبیق، وقتی یک شخص اطلاعات جدیدی می آموز و تجارب جدیدی کسب می کند، ممکن است schema های موجود تغییر داده شوند یا schema های جدیدی شکل بگیرند.

یک مثال از فرایند ادغام و تطبیق

زمانی که شما برای اولین بار به یک کشوری با فرهنگ متفاوت سفر می کنید، در ابتدا سعی می کنید آن فرهنگ را بر اساس دیدگاه، آموخته ها و تفکرات موجود خود قضاوت کنید (ادغام یا جذب) ولی در ادامه با توجه یادگیری ها و دریافت اطلاعات بیشتر schema شما تغییر پیدا می کند و قضاوت های شما نیز بر اساس schema جدید خواهد بود (تطبیق).

Schema.org

Schema.org در سال 2011 با عنوان همکار تجاری موتورهای جستجوی اصلی شامل گوگل، یاهو و بینگ فعالیت خود را شروع و وظیفه استانداردسازی زبان نشانه گذاری و یکپارچه سازی آن را برعهده گرفت. دستورالعملهای قرار گرفته در این سایت برای موتورهای جستجو بیشتر قابل درک بوده و نمونههای عملی زیادی در آن پیدا میشود.

هدف از این زبان نشانهگذاری جایگزینی آن با بکلینک و کاهش ارزش لینک بوده است.

 

در ابتدا

در ابتدا باید گفت schema.org زبان نمی باشد. بلکه مرجعی از microdata می باشد. سه زبان برای نشانه گذاری وجود دارد:

microdata microformats ، RDFa. Schema.org و دارای مفهوم هایی است که موتورهای جستجو همه آن را پذیرفته و به عنوان زبان استاندارد انتخاب کرده اند.

گوگل بارها حمایت خود را از Shema.org ذکر کرده است.

در schema.org راه های مختلفی برای نشانه گذاری وجود دارد که در ادامه برخی از آنها را معرفی خواهی کرد:

 

اتفاقات و رویدادها

schema به شما فرصت تعریف یک رویداد را میدهد. اطلاعاتی مانند تاریخ، زمان، مکان و سایر اطلاعات رویداد را میتوان به زبانی ساده برای گوگل تعیین کرد.

 

geotag و تجارت

schema امکان نشانه گذاری آدرس و اطلاعات تماس خود را فراهم میکند .با استفاده از قابلیت place و یا geocordinates میتوان مکان خود را مشخص تر کرد.

 

مشاغل و مدیریت اعتبار

بخش مشاغل از schema جدیدترین بخش است و امکان نمایش آن به صورت rich snippets در SERP موجود است. در بخش مدیریت اعتبار با استفاده از schema می توان صفحه های مرتبط با افراد و همچنین اطلاعات جزئی مرتبط با آنها را مشخص نمود. با داشتن اطلاعات اولیه ای از html میتوان نشانه گذاری معنایی سایت خود را آغاز کرد.

 

نشانه گذاری معنایی و ارتباط با CTR

یکی از جالبترین مزایای نشانه گذاری معنایی، بهبود نتیجه شما در نتایج جستجو توسط Rich Snippets است. نشانه گذاری سبب میشود اطلاعات مفیدتری را گوگل در کنار نتایج سایت شما توسط Rich Snippets نشان داد و در نتیجه نرخ کلیک افزایش یابد. براساس آمار این قابلیت باعث افزایش CTR به مقدار 15 تا 30 درصد میشود.

نشانه گذاری صفحات سایت عملی سخت است و بایستی برای تمامی صفحات به صورت دستی وارد شود. در تعداد زیادی از سیستمهای مدیریت محتوا با طرحریزی درست ساختار صفحات امکان انجام این نشانهگذاری برای تمامی محصولات و صفحات وجود دارد.

شما بعد از انجام این کارها توسط ابزار Structured Data Testing Tool در گوگل میتوانید نحوه درست بودن عملکرد تمامی دستورالعملها را بررسی کنید.

 

نشانهگذاری schema و بهبود سئو

با آنکه مت کات گفته بود نشانهگذاری توسط وبسایت مذکور الزاما برابر با رنک بهتر برای وبسایت وبمستران نیست اما بایستی گفت که هدف آن نه رنک بالاتر بلکه رنک صحیح است. علاوه بر این میتواند باعث بهبود CTR و افزایش شانس نمایش یافتن در نتایج جستجوی گوگل و یا قابلیتی همانند با Google Recipe View شود. زمانی که کد HTML وبسایت شما دارای ریزدادههای schema است، موتورهای جستجو بهتر محتوای مطلب سایت شما را تشریح و به دنبال آن باعث افزایش امکان دیده شدن شما و تشخیص کلمات کلیدی اصلی به وسیله گوگل میشوند.

 

نشانه گذاری صفحات سایت کاری دشوار است مخصوصا اگر سایت شما دارای صدها و شاید هم هزاران صفحه باشد. نشانه گذاری باید به صورت دستی برای همه صفحات سایت وارد شود با یک عالمه کار بیشتر برای سایت های بزرگتر.البته در بسیاری از سیستم های مدیریت محتوا و با طرح ریزی صحیح ساختار صفحات میتوان این نشانه گذاری را به صورت یکباره برای تمامی محصولات و صفحات سایت انجام داد.



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

آیا یک نام گذاری قانونمند و استاندارد در فروش ما تاثیر خواهد داشت؟ شاید از خودتان بپرسید وقتی که هدف کسب و کار، کسب و افزایش سودآوری از طریق فروش محصولات است دیگر دلیل یک نام گذاری قانونمند چه می تواند باشد؟ پاسخ کاملاً مثبت است! نام های خوب بیشتر می فروشند، سهم بازار بیشتری به دست می آورند؛

 

این نام ها در خاطر مصرف کننده باقی می مانند و شانس کسب پیروزی نهایی در بازار برای شان به مراتب بیشتر از نام های تکراری، غیر استاندارد و پیش و پا افتاده یا پیچیده است. نام های غیر اصولی محکوم به فنا هستند!

امروزه قوانین بازاریابی بسیار بیشتر از زمان گذشته بازبینی و اصلاح شده است و بسیاری از اشتباهات قدیمی آن دیگر تکرار نمی شود، اما در کشوری مثل ایران که بازاریابی در حد کتاب های ترجمه شده و تشریفات بروز می کند با همان راهکارها و تکنیک های قدیمی انجام می شود. حال آن که اگر شما در چنین فضایی که اغلب رقبای تان هرگز به فکر انجام یک عملیات واقعی و سنجیده بازاریابی نیستند، هوشمندانه گام بردارید، پیروزِ میدان نبردِ بازار خواهید بود.
در گذشته کشورهای صنعتی -که قریب به اتفاق شرکت های ایرانی در زمان فعلی مانند آن ها فکر می کنند- گمان می کردند که با افزایش توان مندی نیروهای فروشنده، گسترش کانال های فروش و سرعت در تحویل محصول به مشتری می توانند سهم بازار بیشتری به دست بیاورند و البته این طرز تفکر کاملاً صحیح بود. اما پس از مدتی صاحبان مشاغل دریافتند که این چرخه محصول نمی تواند قدرت رقابتی پایداری برای ایشان به دست بیاورد. چرا که با ورود محصولات جدید که مصرف کنندگان و جامعه علاقه بیشتری به صحبت کردن درباره آن ها داشتند باعث می شد تا برخلاف در اختیار داشتن قدرتمندترین مذاکره کنندگان و فروشندگان؛ کانال ها و نمایندگان متعدد فروش و حتی غالب سهم بازار به زودی سهم فروش بالای خود را از دست می دهند و گاهی برای همیشه از حضور در بازار رقابتی حذف می شوند یا انصراف دهند.

article_image_one_388.jpg

امروزه برخلاف گذشته، عملیات بازاریابی دیگر به صورت تاکتیکی و با برنامه ریزی های کوتاه مدت انجام نمی شود. حالا عصرِ ظهورِ بازاریابی استراتژیک به جای بازاریابی سنتی است و بازاریابی از کتاب و دانشگاه خارج و در تمامی سطوح بازار واقعی جریان پیدا کرده است. در چنین فضایی برگ برنده از آن کسب و کارها و محصولاتی است که قدرتمندترین برند بازار را در اختیار داشته باشند. حالا مدیران کسب و کارها به این واقعیت رسیده اند که وقتی یک برند خلق شود و جایگاه خود را در بازار پیدا کند از بین بردن آن تقریباً غیرممکن است. زمانی که با محصولی جدید و مفید وارد بازار شوید که قبلاً نمونه آن دیده نشده یا کمتر به چشم خورده باشد مشتریان و جامعه ترغیب خواهند شد تا درباره شما با دیگران صحبت کنند و از طریق قدیمی ترین شیوه بازاریابی، یعنی همان بازاریابی دهان به دهان مخاطبان و در نتیجه فروش های بیشتری را برای شما به وجود بیاورند. اما سوال این جاست که اگر شما نام مناسب و خاصی را برای خودتان نداشته باشید دیگران قرار است شما را چگونه صدا بزنند؟ به یاد داشته باشید کسب و کارها و محصولات جدید و متفاوت همیشه نیازمند نامی جدید و متفاوت خواهند بود. به اعتقاد من این نخستین قانون و پایه ای ترین عامل تاثیرگذار در برندینگ است.

البته با آن چه در ادامه خواهید خواند یقین می آورید که نام گذاری نه تنها بسیار مهم و حساس بلکه یک فرآیند نسبتاً پیچیده است که نام گذاری جدید به دلیل پیروی از اصول باید در آن واحد از چندین قانون مهم پیروی کند. از همین روست که اصرار داریم نام گذاری را با صرف یک وعده صبحانه ساده اشتباه نگیرید! با همین نگرش های اشتباه سالانه برای من صدها درخواست از طریق ایمیل ارسال می شود که همگی مایلند تا من به صورت بداهه یک نام جدید برای محصول آن ها ارائه کنم. حال آن که برای آخرین پروژه نام گذاری که به من واگذار شده بود با کمک همکارانم بیش از دو ماه زمان صرف کردیم تا یک نام خاص و مناسب را پیدا کنیم. حال اگر برای نام گذاری قانونمند کسب و کار یا محصول خود آماده اید مرور قوانین را شروع خواهیم کرد!

1- مواجه شدن با نام بد!

آیا تابه حال به نام افراد شناخته شده جهانی دقت کرده اید؟ همگی از نام های مناسب برخوردارند. روند انتخاب نام شما برای فرزندان تان چگونه است؟ اگر قسمتی از همان ظرافت را در نام گذاری تجاری خود به کار ببندید قطعاً با نام های بد مواجه نخواهید شد. در صورتی که قبلاً نامی را برای کسب و کار یا محصول خود تکرار کرده اید که نمی تواند پاسخگوی رقابت در بازار باشد دو راه بیشتر برای تان باقی نمی ماند:

  • الف: نام تان را عوض کنید!
  • ب: نام تان را عوض کنید!

به هر روی هر دو راهی که پیش پای تان قرار دارد سخت تر از آنی است که درباره اش صحبت می کنیم اما به هر حال اگر دنبال رشد برند خود هستید باید چنین شجاعتی را داشته باشید. بسیاری از سوپر استارها بیش از صاحبان کسب و کار این واقعیت را قبول کرده اند و پیش از آن که مجبور به مسخره کردن نام شان باشند، نامی جدید برای خود برگزیدند. برای مثال کارگردان شهیر، وودی آلن از طرف والدینش آلن استوارت کونیگسبرگ نام گذاری می شود نامی که نه به این آسانی در خاطر می ماند و نه نامی است که شباهت به نام افراد شناخته شده دارد. به راستی دلیل تغییر نام وی از آلن استوارت کونیگسبرگ به وودی آلن چه بوده است؟ از نامش متنفر بوده یا بیشتر از شما بازاریابی می دانسته است؟!

2- از قوانین پیروی کنید

در حین برنامه ریزی و اجرای فرآیند نام گذاری به مسائل معنوی و عاطفی تکیه نکنید. قانون را در پیش بگیرید تا بازنده نباشید. حدوداً دو سال پیش در مورد نام گذاری شرکت یکی از دوستانم کنجکاو شدم. از او پرسیدم دلیل وجود واژه «مهر» در نام شرکت چیست؟ و پاسخ غیر حرفه ای نشان دهنده میزان علاقه او به همسرش و تولد همسر وی در مهرماه بوده است. اگر چه با این پاسخ منکر میزان و شدت علاقه او به همسر متولد مهرماهی اش نمی شوم اما این ها دلایل منطقی و کافی برای موفقیت در رقابت نخواهد بود.

3- نام های کوتاه موفق ترند

از آن جایی که من هم در ایران زندگی می کنم با قوانین دست و پاگیر و مخل بازاریابی نام گذاری شرکت ها در ایران آشنایم. لذا کافی است نام حقوقی خود را هر گونه که مایلید به ثبت برسانید و در عوض یک نام تجاری و مستعار کوتاه برای کسب و کار خود پیدا کنید. قطعاً یک نام کوتاه مانند نوکیا به مراتب موفق تر از نامی چون سونی اریکسون در بازار رقابتی تلفن های همراه عمل خواهد کرد. حال آن که نام های کوتاه نه تنها بیشتر دست نخورده و صحیح در ذهن مخاطب باقی می مانند، معمولاً با بخت بیشتری در شیوه نگارش نیز روبه رو می شوند.

4- نام های منحصربه فرد قدرتمندترند

یک نام منحصربه فرد می تواند برای کسب و کار و محصول شما اقبال بیشتری را به همراه بیاورد. نام هایی که قبلاً شنیده نشده اند اما از تلفظ و نگارش راحتی نیز برخوردار باشند می توانند شما را به یکی از بزرگ ترین رهبران بازار بدل کند. برای مثال Adobe یک نام کاملاً منحصر به فرد است که پیش از آن کمتر کسی آن را شنیده بود. نام هایی چون گوگل، یاهو و سونی نیز از همین قانون تبعیت کرده اند.

5- نام های ساده در دسترس بیشتری هستند

بسیاری ساده بودن یک نام را با کوتاه بودن آن اشتباه می گیرند. این در حالی است که بسیاری از نام های ساده چون «گاج» خود نیاز به نام گذاری مجدد (Renaming) دارند. در عوض نام های ساده ای چون کاله یا تکدانه به واسطه نام ساده ای که در ذهن ماندگار است نیمی از راه را رفته اند.

6- IBM دیگری خلق نمی شود!

اگرچه همواره رقابت بازاریابان در نام گذاری، در انتخاب نام های کوتاه بیشتر به چشم می آید اما شما فریب نام های اختصار را نخورید. شرکت IBM بیش از یکصد سال پیش دقیقاً در زمانی که هنوز نام های متعددی در بازار رقابتی اش وجود نداشت پایه گذاری شد. در حالی که امروز در تمامی بازارها هزاران نام وجود دارد و حتی اگر شما نخستین فعال یک بازار جدید باشید به واسطه وفور نام ها، دیگر برای این کار دیر شده است. نام های اختصار توانایی تداعی هیچ ذهنیتی را در سلسه افکار مشتری به جهت خرید و وفاداری به برند نخواهند داشت.

7- از نام های عمومی استفاده نکنید

انتخاب نام های عمومی بزرگ ترین تله برای دفع شما از بازار است. نام هایی چون میهن، کبریت توکلی و گلستان با حضور یک رقیب که نامی خاص داشته باشند به چالش کشیده خواهند شد. برای مثال دایتی یک نام خاص و آماده برای رقابت با میهن یک نام عمومی و آشنا بود چرا که واژه میهن همیشه به یک کلمه کامل کننده دیگر مثل بستنی میهن نیاز دارد اما دایتی، دایتی است! از طرفی با گسترش نفوذ اینترنت و وب در زندگی روزمره مصرف کنندگان و مردم کلمات عمومی شانس موفقیت چندانی در رقابتِ حاکم در موتورهای جست وجو نخواهند داشت.

8- نوشتن و تلفظ یکی باشد

Hyundai نمونه بارزترین نمونه ناموفق نام گذاری در این زمینه است! جالب آن جاست نوع نوشتار و تلفظ این نام در اغلب زبان ها با مشکل مواجه است. Hyundai که در ایران هیوندای خوانده می شود در اصل هاندای است. شما باید نامی را انتخاب کنید که مصرف کننده با واسطه شنیدن نام بتواند به راحتی نام شما را نوشته و از آن مهم تر در اینترنت نام صحیح شما را تایپ کند. وگرنه قسطنطنیه هم یک نام است!! نکته مهم در در مورد قانون شماره هشت آن است که نوع نوشتن و تلفظ آن در اغلب زبان های مختلف جهان به یک گونه باشد. برای مثال محصولات بهداشتی AVE در فارسی اوه نوشته می شوند. این در حالی است که نوشتار فارسی واژه Oh نیز اوه است. اوه! خدای من!

9- در دهان بچرخد!

بعضی ها اصرار با استفاده یا خلق نام های عجیب و غریبی دارند که حتی وفادارترین مصرف کنندگان و مشتریانشان هم نمی توانند به خوبی نام کسب و کار یا محصول ایشان را استفاده کنند. نام هایی چون هاویلوکس یا HSBC جز نام های معیوب در این زمینه به شمار می روند. به یاد داشته باشید برای برندهایی که به دنبال برتری هستند، دهان مردم مهمترین عضو آنهاست. چرا که بازاریابی دهان به دهان یکی از مهمترین شیوه های موثر بازاریابی به شمار می رود!

10- جلب توجه کند

نام هایی که جلب توجه می کنند همیشه موفق تر از نام های عادی جلوه خواهند کرد. معمولاً یک نام جلب توجه کننده که از دیگر قوانین نام گذاری تبعیت می کند بسیار موفق تر از سایر نام ها ظاهر خواهد شد و بیشتر در ذهن مخاطبین باقی خواهد ماند. توماج در مقایسه با نام سایر سخنرانان نیز یکی از همان نام هاست. شاید بازاریابی و برندینگ در خانواده ما یک حرفه ارثی باشد!!

11- ذهنیت ساز باشد

هر نامی برای یک گروه تجاری، صنعتی یا رشته فعالیت اقتصادی به درد می خورد. از نام هایی استفاده کنید که با شنیده شدن آن ها ذهن مخاب به سمت و سوی یک دسته از محصول یا گروه خاصی از کسب و کارها هدایت شود.

12- آهنگ داشته باشد

به دنبال نامی باشید که مصرف کننده با گفتن آن آهنگ خاصی را نیز بشنود. نام های صدادار می توانند به سرعت صداساز نیز شوند و سر و صدا چیزی است که شما در برندینگ به آن به شدت نیاز خواهید داشت. از طرفی نام های صدادار شانس بیشتری در تبلیغات خود به صورت موثر خواهند داشت. نامی چون BlackBerry، چی توز، تولی پرس و مخصوصاً اشی مشی از این دسته هستند.

13- تکراری نباشند

نام های تکراری بودجه و انرژی زیادی را برای برندینگ خود نیاز دارند. برای مثال من ماهان نام تکراری و پر هزینه است. با شنیده شدن نام ماهان، عده ای به یاد هواپیمایی ماهان و عده دیگری به یاد موسسه آموزش عالی آزاد ماهان خواهند افتاد. بودجه بازاریابی خود را در برندینگ و تبلیغات هدر ندهید!

14- اینترنت را فراموش نکرده باشد!!

در دنیای ارتباطات امروزی، اینترنت و وب سایت ها نقس به سزایی در بازاریابی و فروش شما بازی می کنند. به دنبال نام هایی باشید که اصل نام با آدرس دامنه اینترنتی شما برابر باشد. برای مثال شرکت مایکروسافت از آدرس Microsoft.com استفاده می کند و آدرس های پیش و پا افتاده دیگری چون Microsoftco.com عملاً متنفی است. برای چک کردن دامنه های اینترنتی آزاد می توانید از وب سایت های Whois استفاده کنید. هم چنین بسیاری از نام های مد نظر شما از قیمت هایی چون ۷۰۰$ برای فروش گذاشته شده اند. البته یادتان باشد که چند ماه پیش دامنه FB.com به قیمت هشت میلیون و پانصد هزار دلار معامله شد. به هر حال اگر نام مناسبی برای کسب و کار و محصول خود پیدا کرده اید کمی دست و دلباز باشید!

  



:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

بخش بندی بازار تبدیل به ابزاری می شود که هر کسب و کاری جهت به دست آوردن مزیت رقابتی به آن نیاز دارد. تعریف درست بازار به چندین دلیل ضروری است. اندازه گیری سهم و رشد بازار ، تعیین مشتریان هدف، تشخیص رقبای موجود و در حال شکل گیری و از همه مهمتر شکل گیری راهبرد بازاریابی ست که باعث ایجاد تمایز می شود. بازارها معمولا به بخش های طبیعی تقسیم می شوند که که شامل مشتریانی با سطح علاقه مشابه و همچنین قرارگیری در یک طبقه خاص هستند.

 

بخش های بازار باید ویژگیهای خاصی داشته باشند:

  • بخشها باید از اندازه مطلوبی برخوردار باشند تا شرکت برگشت خوبی از تلاشهای خود داشته باشد.

  • معیارهای بخشها باید این توانمندی را به شرکت بدهند تا شرکت بتواند ارتباط موثری با آنها برقرار کند.

در عمل بخش بندی بازار یکی از دشوارترین مفهوم های بازاریابی جهت تبدیل شدن به واقعیت است. در صورت عدم تبدیل این مفهوم به واقعیت، تبدیل به یکی از صدها شرکتی می شویم که محصولات معمولی می فروشند. بدین مفهوم که ، چیزی که ما به مشتری ارائه می دهیم بسیار شبیه به چیزی است که دیگر شرکتها ارائه می دهند و در چنین شرایطی، ارزانترین محصول به فروش می رسد.

article_image_one_381.jpg

بخش بندی بازار به سه مرحله تقسیم می شود:

مرحله 1: نیاز بازار

در ابتدای این مرحله باید مناطق جغرافیایی مربوطه را با درک کامل بازاری که محصولات و خدمات شما در حال رقابت با رقبا می باشد را تعیین کنید. وقتی که بخشها مشخص شدند، امکان تعیین اهداف مناسب بازاریابی و راهبردهای خاص هر محدوده را به شما می دهد. طراحی نقشه بازار، روش مناسبی جهت تشخیص این موضوع است که تصمیم ها در مورد محصولات و یا خدمات در حال رقابت در کجا گرفته می شوند و چه کسانی مرحله بعدی را آغاز می کنند. شما همچنین باید روشهای خاص توزیع محصول در بازار را در نظر بگیرید،چون همه آنها الزاما در همه مراحل وجود ندارند.

مرحله 2: درک این موضوع که چه کسی، چه چیزی را، کجا، چه وقت، و چگونه می خرد؟

این مرحله انجام کارهایی به قرار زیر است:

  • تشکیل یک نمونه کلی برای تصمیم گیرندگان مختلف

  • تعیین شرایط و ویژگیهای خریدی که تصمیمات خرید در آن گرفته می شوند.

  • توجه به صنایعی که مشتری برای توصیف تصمیم گیرندگان به کار می برد.

هر جزء از موارد فوق تعیین می کند که کدامیک از محصولات جایگزین باید فروخته شود، تصمیم گیرندگان را مشخص می کند و همچنین سطح مشابهی از علاقه به مجموعه ی خاصی از ویژگیها را بیان می کند.که این ویژگیها شامل چیزی که فروخته شده، مکان فروش، زمان فروش و نحوه فروش هستند.

مرحله 3: به چرایی رفتارهای مشتریان می پردازد

آخرین و دشوارترین موضوع این است که هر ترکیب خرید باید توضیحی مختصر در مورد رفتار خاص خریدار داشته باشد. به عبارت دیگر، باید منافع به دست آمده را بررسی کرد. ساختار بازار و بخش بندی بازار ارکان بازاریابی هستند. اگر یک سازمان وقت و انرژی لازم را جهت این چالش صرف نکند، غیرممکن است با بازار پیش برود. همین موضوع باعث می شود که در چنین سازمانی، بازاریابی بی تاثیر بوده و یا در بهترین حالت، سازمان وقت خود را صرف بهبود و فروش محصول یا خدمتی می کند که با بازار متناسب نیست.

فرآیند بخش بندی بازار شامل 7 گام است.

  1. طراحی نقشه برای بازار: ساختار و تصمیم گیرندگان بازار

  2. چه کسی خرید می کند: تعیین مشتریان

  3. چه چیزی فروخته می شود: گزینه های خرید

  4. چه کسی چه چیزی می خرد: مشتریان و خریدهای آن ها

  5. چرا خریده می شود: نیازهای مشتریان

  6. شکل دهی بخش ها: ترکیب مشتریان مشابه

  7. فهرست بررسی بخش: بررسی واقعی

در کل، اهداف بخش بندی بازار شامل موارد زیر است:

  • کمک به تعیین جهت بازار با تحلیل و کمک به درک تمایلات و رفتارهای خریداران

  • کمک به انجام بازاریابی واقع گرایانه و تعیین اهداف فروش

  • کمک به بهبود تصمیم گیری با اجبار مدیران به بررسی دقیق گزینه ها

 



:: بازدید از این مطلب : 190
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

برندها در چند دهه گذشته به فکر تبلیغات با هدف بازاریابی و فروش مستقیم بودند. در سال های اخیر نگاه به مقوله برند و برندینگ بسیار تغییر کرده و این تحول را می توان در نگاه برندهای بزرگ دنیا به مقوله فروش، تبلیغات و بازاریابی مشاهده کرد. این درحالی ست که اگر روند رفتار برندها را در سال های اخیر بررسی کنیم، مشاهده خواهیم کرد که دگرشی در نوع نگاه برندها به این مقوله ها ایجاد شده است.

 

ده سال پیش برند جنرال موتور GM اولین گزینه انتخاب یک آمریکایی برای خرید خودرو بود، اما در سال های اخیر، یک سامورایی به نام تویوتا Toyota توازن بازار را برهم زد و جایگاه قدرت را از غول خودرو سازی آمریکایی در کشورش ربود. همین تغییرات موجب شد تا برندهای بزرگ دنیا متوجه شوند که مشتریان تنها به دنبال یک محصول یا خدمت نیستند و باید برای آنها ارزش آفرینی کنند. درک تغییرات ذائقه مشتری باعث شد تا برندها به دنبال طرح های بازاریابی و فروشِ کوتاه مدت و بلندمدت بروند. گروهی از برندها به ارائه روش هایی مانند سمپلینگ، پروموشن و توزیع کوپن به صورت مستقیم پرداختند و گروهی دیگر ترجیح دادند به دنبال راه اندازی باشگاه مشتریان و انجام کمپین در حوزه مسئولیت اجتماعی حرکت کردند.

article_image_one_382.jpg

انتخاب روش فروش به استراتژی سازمان برمی گردد تا بتواند شرایط خود را در بازار فعلی مشاهده و با نگاه به افق پیش رو ، نسبت به انتخاب مسیر حرکتش قدم بردارد. در برخی موارد برند برای زنده ماندن مجبور است به فروش مستقیم رو بیاورد و از تخفیفات دوره ای استفاده کند؛ استراتژیی که در نگاه اول شاید وی را از چالۀ افت فروش نجات دهد، اما بی شک آن را در چاه نزول ارزش برند و به طبع آن بی اعتمادی مشتری گرفتار خواهد کرد. هرچند راه اندازی باشگاه مشتریان ایدۀ هوشمندانه تری است، اما واقعیت این است که اکثر این باشگاه ها وابسته به فعالیت های مشتری، از جمله خرید کالا، ثبت کالا و دیگر فعالیت ها هستند، بنابراین ارزش آفرینی چندانی برای مشتری نخواهند داشت. در اصل باشگاه مشتریان در ایران تنها کاری که می کند مشتری را با اجبار به برند گره می زند، برای نمونه تخفیفات خرید مشتری به جای پرداخت در لحظه، در باشگاه برای خریدهای بعدی ذخیره می شود! شاید شما به عنوان مدیر یک برند از این ایده خوشنود شوید اما اگر خود شما مشتری برند باشید، یک حس منفی اجبار را تجربه خواهید کرد.

و اما می رسیم به موضوع مسئولیت اجتماعی که از نظر من، هوشمندانه ترین گزینۀ روی میز است؛ چرا که نتیجه آن برای برند و مشتری بُرد-بُرد خواهد بود. موضوع تنها بالابردن میزان فروش لحظه ای نیست بلکه هدف بالابردن کشش مشتری به سمت برند و حکاکی آن در فهرست انتخاب دوره های آتی است. البته متاسفانه در کشور ما مسئولیت اجتماعی محدود به اسپانسرشدن برای موضوعات فرهنگی، هنری یا ورزشی می شود اما چیزی که فراموش می شود مفهوم واژۀ “اجتماعی” است! باید بدانیم که اسپانسرینگ و حمایت مالی نوعی از تبلیغات حساب می شود و نه مسئولیت اجتماعی!

برند برای اینکه بتواند در ذهن و البته قلب مخاطب خود نفوذ کند باید پا را فراتر از اسپانسرینگ بگذارد و خود را در مورد مسائل اجتماعی مسئول بداند.افسردگی در جامعه، آلودگی هوا، ترافیک، فقر و گرسنگی، بی سوادی، خشونت علیه زنان، کودک آزاری و … تمام این موارد حوزه هایی از مسئولیت اجتماعی هستند که برندهای داخلی هیچگاه به سمت آن حرکت نمی کنند.شاید با مشاهده این کمپین در حوزه مسئولیت اجتماعی بتوانیم ببینیم که اولویت خود را بر مسایل جامعه شناسی و رفتارشناسی و فرهنگ سازی قرار داده اند و تحلیل آن را به خود شما واگذار می کنیم.

 



:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 شهريور 1399 | نظرات ()